جناب دکتر الیاس نادران
اکنون بیم آن می رود و در واقع خطر بزرگ آن است که رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در این بی خبری بماند و طبق وعده ی خودش استارت حقابه از مارون را بزند که نتیجه اش هرگز نرسیدن به حقابه و بایکوت شدن مارون 2 است. و این ظلمی بزگ و گناهی نابخشودنی در حق کهگیلویه است.
تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، ارسالی مخاطبان ، فلسفه بازدید و حضور مسئولان در مناطق مختلف بررسی کاستی ها و مشکلات و علل عقب ماندگی هاست. انتظار مردمی از این سفرها حل معضلات بصورت اورژانسی است و بس ! مردم می خواهند که گرهی از مشکلاتشان باز شود نه اینکه باری بر آن مشکلات اضافه شود.
هر چه در این باره گفته شود اهمیت بیشتر موضوع را می رساند. و اما؛ گریز و گذری به سفر رئیس کمیسیون تلفیق به کهگیلویه بزرگ؛
به استناد هیاهوی منتشره در رسانه های خاص ، به دعوت سید محمد موحد آمد پس او باید هدف از سفر و همچنین دستاورد این سفر را برای مردم بیان و تشریح دارد.
اما بر مبنای آنچه گذشت این سفر آنچنان به یک کلاف سردرگم تبدیل شد که دود غلیظ انتهایش اگر به ابتدایش برسد ابری سیاه و بدون بارش آسمان بلادشاپور را چنان می پوشاند که هیچ بذری را یارای روئیدن نباشد.
به راستی چرا نماينده کهگیلویه در این باره با مردم سخن نگفت و نمی گوید؟!
به راستی چرا فرماندار کهگیلویه اطلاعات لازم را در اختیار آقای نادران نگذاشت تا سنجیده و کارشناسانه سخن بگوید؟ آقای نادران از کوتاهی و عدم تخصیص حقابه از مارون گفت!!! به حق، به جا و بسیار نیکو گفت. انگشت روی زخم چرکین و درد دیرینه ی مردم گذاشت و در یک نگاه، عمق فاجعه را متوجه شد اما او و مردم یقه چه کسی را باید بگیرند؟
چه کسی و چه زمانی باید این حق مسلم کهگیلویه (حقابه) را می گرفت؟ چرا نگرفت؟ چرا الان راست راست راه می رود و خود را طلبکار هم می داند؟
این سوالات و صدها سوال دیگر در این خصوص باعث سکوت سید محمد موحد شده و می شود. و اینجاست که سخن از کارهای بزرگ ، اشتغالزا و ماندگار پاشنه آشیل سید محمد موحد و حامیانش می شودکه!!!
چه بگوید؟ چه دارد که بگوید؟
جناب الیاس نادران بی خبر از اینکه سد مارون 2 در بالادست مارون در این شرايط بد اعتباری با هزاران بدبختی و مکافات و صدها جلسه و صرف شدن هزینه و انرژی و وقت بسیار که در حکم اموال معنوی و عمومی مردم هستند اخذ مجوز گردید. تمام مطالعاتش پایان یافت ، کمپ کارگاهی و عملیات اجرایی آن آغاز شده ، سخن از اختصاص حقابه از مارون و طرح و وعده ی پیگیری آن در مجلس برای کهگیلویه و دشت های تشنه اش به میان می آورد!!!
آقای نادران متوجه نیست که حقابه کهگیلویه پس از آنکه مارون را دو دستی تقدیم همسایه نمودند بوسیله دیگر دلسوزان در 12 سال اخیر تحت عنوان مارون 2 عملیاتی گردید.
آقای نادران متوجه جنگ تمام عیار و نا برابر نماینده سابق کهگیلویه و نمایندگان قّدّر خوزستان که به پیروزی کهگیلویه انجامید نیست و الا قطعاً تأکیدش بر تسریع عملیات اجرایی مارون2 می بود.
اکنون بیم آن می رود و در واقع خطر بزرگ آن است که رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در این بی خبری بماند و طبق وعده ی خودش استارت حقابه از مارون را بزند که نتیجه اش هرگز نرسیدن به حقابه و بایکوت شدن مارون 2 است. و این ظلمی بزگ و گناهی نابخشودنی در حق کهگیلویه است.
آقای نادران بداند احداث مارون 2 در حقیقت گرفتن حقابه از مارون است آنهم تمام و کمال که کد دار شدن و تأمین اعتبار شدنش مسجل است در حالیکه رفتن به دنبال حقابه از مارون 1 بسان این است که انبار کاهی از مرکز کهگیلویه تا مرکز کشور گسترانیده شده باشد و آدم کوری با پای زخمی دنبال سوزنی ریز در آن باشد..
و اما چه کسی جناب نادران را باید متوجه خسران سخن و طرحش نماید؟
جواب:
نماینده کهگیلویه و استاندار.
آیا به وظیفه خویش عمل می نمایند؟
امیدواریم که این دو عزیز درد و مصلحت کهگیلویه را بر مصالح بی روح و بی خیر و برکت بازی های سیاسی ترجیح دهند و در نهایت مارون 2 اجرایی شود و فریاد العطش بیش از 30 هزار هکتار دشت های تشنه و مستعد کهگیلویه و چرام را بشنوند و دریابند. ان شاءالله.
هر چه در این باره گفته شود اهمیت بیشتر موضوع را می رساند. و اما؛ گریز و گذری به سفر رئیس کمیسیون تلفیق به کهگیلویه بزرگ؛
به استناد هیاهوی منتشره در رسانه های خاص ، به دعوت سید محمد موحد آمد پس او باید هدف از سفر و همچنین دستاورد این سفر را برای مردم بیان و تشریح دارد.
اما بر مبنای آنچه گذشت این سفر آنچنان به یک کلاف سردرگم تبدیل شد که دود غلیظ انتهایش اگر به ابتدایش برسد ابری سیاه و بدون بارش آسمان بلادشاپور را چنان می پوشاند که هیچ بذری را یارای روئیدن نباشد.
به راستی چرا نماينده کهگیلویه در این باره با مردم سخن نگفت و نمی گوید؟!
به راستی چرا فرماندار کهگیلویه اطلاعات لازم را در اختیار آقای نادران نگذاشت تا سنجیده و کارشناسانه سخن بگوید؟ آقای نادران از کوتاهی و عدم تخصیص حقابه از مارون گفت!!! به حق، به جا و بسیار نیکو گفت. انگشت روی زخم چرکین و درد دیرینه ی مردم گذاشت و در یک نگاه، عمق فاجعه را متوجه شد اما او و مردم یقه چه کسی را باید بگیرند؟
چه کسی و چه زمانی باید این حق مسلم کهگیلویه (حقابه) را می گرفت؟ چرا نگرفت؟ چرا الان راست راست راه می رود و خود را طلبکار هم می داند؟
این سوالات و صدها سوال دیگر در این خصوص باعث سکوت سید محمد موحد شده و می شود. و اینجاست که سخن از کارهای بزرگ ، اشتغالزا و ماندگار پاشنه آشیل سید محمد موحد و حامیانش می شودکه!!!
چه بگوید؟ چه دارد که بگوید؟
جناب الیاس نادران بی خبر از اینکه سد مارون 2 در بالادست مارون در این شرايط بد اعتباری با هزاران بدبختی و مکافات و صدها جلسه و صرف شدن هزینه و انرژی و وقت بسیار که در حکم اموال معنوی و عمومی مردم هستند اخذ مجوز گردید. تمام مطالعاتش پایان یافت ، کمپ کارگاهی و عملیات اجرایی آن آغاز شده ، سخن از اختصاص حقابه از مارون و طرح و وعده ی پیگیری آن در مجلس برای کهگیلویه و دشت های تشنه اش به میان می آورد!!!
آقای نادران متوجه نیست که حقابه کهگیلویه پس از آنکه مارون را دو دستی تقدیم همسایه نمودند بوسیله دیگر دلسوزان در 12 سال اخیر تحت عنوان مارون 2 عملیاتی گردید.
آقای نادران متوجه جنگ تمام عیار و نا برابر نماینده سابق کهگیلویه و نمایندگان قّدّر خوزستان که به پیروزی کهگیلویه انجامید نیست و الا قطعاً تأکیدش بر تسریع عملیات اجرایی مارون2 می بود.
اکنون بیم آن می رود و در واقع خطر بزرگ آن است که رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در این بی خبری بماند و طبق وعده ی خودش استارت حقابه از مارون را بزند که نتیجه اش هرگز نرسیدن به حقابه و بایکوت شدن مارون 2 است. و این ظلمی بزگ و گناهی نابخشودنی در حق کهگیلویه است.
آقای نادران بداند احداث مارون 2 در حقیقت گرفتن حقابه از مارون است آنهم تمام و کمال که کد دار شدن و تأمین اعتبار شدنش مسجل است در حالیکه رفتن به دنبال حقابه از مارون 1 بسان این است که انبار کاهی از مرکز کهگیلویه تا مرکز کشور گسترانیده شده باشد و آدم کوری با پای زخمی دنبال سوزنی ریز در آن باشد..
و اما چه کسی جناب نادران را باید متوجه خسران سخن و طرحش نماید؟
جواب:
نماینده کهگیلویه و استاندار.
آیا به وظیفه خویش عمل می نمایند؟
امیدواریم که این دو عزیز درد و مصلحت کهگیلویه را بر مصالح بی روح و بی خیر و برکت بازی های سیاسی ترجیح دهند و در نهایت مارون 2 اجرایی شود و فریاد العطش بیش از 30 هزار هکتار دشت های تشنه و مستعد کهگیلویه و چرام را بشنوند و دریابند. ان شاءالله.
