در گفتگو با مداح کهگیلویه وبویراحمد عنوان شد؛ کاش مسئولیت ها را به چهارتا بچه هیئتی میدادند.
کد خبر: ۱۰۶۰۲۷۹
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۹ 05 August 2022

به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد، به بهانه تقارن ماه محرم و همزمانی روز خبرنگار با ایام سوگواری شهادت سالار کربلا، با این خبرنگار برجسته و مداح بنام کهگیلویه و بویراحمدی مصاحبه انجام شد.

 

به دلیل عشق و ارادت خاصی که به اباعبدالله الحسین(ع) داشت، از همان نوجوانی شروع به مداحی و نوحه‌خوانی در هیئت‌ها کرد.


علیمراد کاظم‌ پور امروز یکی از نوحه‌ خوانانِ مطرح شهرستان گچساران و استان کهگیلویه و بویراحمد است.

شرح گفت و گو;
از چه سالی مداحی را آغاز کردید و چه عاملی سبب شد که شما به سمت مداحی رفتید؟

علیمراد کاظم پور: از 16 سالگی کار مداحی را آغاز کردم و در سال 68 که حضرت امام (ره) رحلت فرمودند،حاج حسین فخری مداح خرمشهری در جماران شروع به مداحی کرد و در آنجا نوحه بسیار زیبایی خواندند که من همیشه آن نوحه را زمزمه می‌کردم و این یکی از عواملی بود که مرا به سمت مداحی برد.مُشَوِق من در ادامه مسیر مداحی مادرم بود و کمک زیادی کرد تااین علاقه ام را دنبال کنم.

شروع حضور شمابرای مداحی از کجا بودآیا آموزش خاصی دیدید؟

علیمراد کاظم پور: آن روزها مسئول مداحان شهرستان گچساران یکی از کارمندان اداره برق بنام مرحوم گداپور بود وقتی در محل کارشان نزد ایشان رفتم و از من تست گرفت هنگامِ خواندن، واحد خوانی کردم آقای گداپور گفت پسرِ خوب هنوز زود است واحد بخوانی،در پاسخ به جمله اش گفتم فقط واحد بلد هستم، وقتی مرا تایید کرد به هییت بهبهانی ها رفتیم.


شلوغ ترین هییت شهر گچساران که از بچگی به آنجا میرفتم یادم هست وقتی وارد میشدم که سینه بزنم به دلیل کم سالی و قدکوچکم مرا بیرون می انداختند .
وقتی به قصد مداحی رفتم مرحوم حاج دبیری که از دوستان قدیم پدربزرگ من بود آمد وسط و به من امیدواری و روحیه داد و خلاصه نوحه واحد را مداحی کردم و این اولین هییتی بودکه مداحی کردم هییت قدیمی بهبهانی ها،که در مرکز گچساران قرار داشت و پس از آن سالها در هییت محله لبنان در کنار استاد شاهرخ رحیم زاده مداحی کردم.
در طول این سالها نیز در کنار برادری بنام سید نعمت حجازی بودم که بعد از رحلتش دلم هر سال محرمی دیگر دارد .


به جز گچساران در شهرهای دیگری تاکنون مداحی کرده‌اید؟

علیمراد کاظم‌ پور: در سال 76 و در حالی که 16 سال داشتم، افتخار این را داشتم که در اربعین حسینی در حرم امام خمینی(ره) مداحی کنم و این بزرگ‌ ترین افتخارم بود و در سال‌های 80 به بعد در ایام محرم علاوه بر گچساران در شهرهای خوزستان نیز مداحی می‌کنم.

در مداحی در سطح کشور و در گچساران از چه کسانی الگوگیری می‌کنید؟

علیمراد کاظم‌ پور: در کشور از حاج حسین فخری، استاد و معلم اخلاق من که به جرات بایدبگویم نمی توانم کلمه ای پیدا کنم و در وصف بزرگی این حسین آقا بنویسم .خانواده با اصالتی دارند ..پدر و مادر.شاید باورتان نشود این خانواده آنقدر ساده و با معرفت هستند که من اعقاده دارم برای من برخورد با این خانواده یک کلاس درس بود.

چگونه با حاج آقا فخری ارتباط برقرار کردید؟

علیمراد کاظم پور: وقتی در دهه ی هشتاد برای دیدار خانواده ی مادری وپدری،به خوزستان سفرمیکردیم درمراسم های محرمی آنجا باخانواده ی پدریِ حاج آقا فخری ارتباط داشتیم و دریک جلسه که میهمان ناهار بودیم از این مداح خوش صدا و مداح بنام برای آمدن به گچساران قول گرفتم یک وعده ی ده ساله داد،در این مدت باعشق به سالار شهیدان و دلخوش بودن به حضور آقافخری،هیئت را راه اندازی کردم و در تمام سالهاپرشور مراسم عزاداری امام حسین ع را باهم محله ای ها به خوبی برگزار میکردیم.


معجزه های زیادی از حضور و دورهمی های محرمی دیدم حتی برکاتش درزندگی شخصی خودمان را بارها دیده ام.خاطره آمدن و عمل به قول حاج آقا فخری را همه بیاد دارند نوای بهشتی فخری دلها را از کوچه های سعدی و کیامرثی تا اوج نینوا و دشت کربلا بُرد آنقدر که هنوز هم چنین جمعیت آن شب،درهیچ مراسمی تکرار نشده است.

بنظر شما مداحان در ترویج فرهنگ دینی در جامعه چه نقشی دارند؟

علیمراد کاظم‌ پور: یکی از تأثیر گذارترین شیوه‌‌ها برای اجرای کارهای فرهنگی، فعالیت همین هیئت‌های مذهبی است و مداحان در هیئت‌ها به عنوان الگو در هر محله‌ای شناخته می‌شوند و از این رو نوجوانان و جوانان هر هیئتی از مداح محله‌شان الگو می‌گیرند وآنها می‌توانند در ترویج فرهنگ دینی در جامعه نقش بسزایی داشته باشند ولی در همین زمانه مسئولین ما به مداحان هیچ توجهی ندارند.
چه شباهتی و یا تفاوتی بین نهضت ومکتب امام حسین ع و عاشورا و نهضت امام خمینی (ره) و مکتب ایشان می بینید؟

علیمراد کاظمپور: از قیام امام حسین ع تا قیام امام خمینی ره در این مهم تفاوت و شباهت های زیادی وجود دارد،هر چند هدف در اين دو قيام اصلاح و تغيير جامعه و بازگشت به ارزش هاي اصيل و ناب اسلام بوده است، هر چند كه اين دو قيام نكات مشترك زيادي با هم دارند، اما يكي از تفاوت هاي عمده و قابل توجه اين دو قيام چگونگي رفتار جامعه و توده مردم بود؛ اگر حضرت امام حسين (ع) به دعوت مردم كوفه راهي اين ديار شد، ولي در عمل همين مردم او را در روز حادثه همراهي نكردند، اما مردم ايران اسلامي به خوبي رهبر خود را حمايت، و مصداق عملي شعار «ما اهل كوفه نيستيم» را ترسيم كردند.
و به جرات می توانم بگویم شرایط امروز و مدیریت مقام معظم رهبری جانشین بر حق آن امام بزرگوار از آن روز سخت تر است که مشاهده میکنیم در سخت‌ترین شرایط ایشان چگونه مدیریت میکند که دنیا مات و مبهوت مانده است.

نظرتان در مورد حجاب اجباری و حجمه ی غربی ها در اینباره چیست؟

علیمرادکاظمپور:رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار با مداحان اهل‌بیت(ع) دربارۀ مسألۀ حجاب اجباری فرمودند:

«آنچه بنده را حسّاس می‌کند، این است که ناگهان شما می‌بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب می‌شوند، مسئله‌ی «حجاب اجباری» مطرح می‌شود؛ معنایش این است که یک عدّه‌ای نادانسته، حالا من می‌گویم نادانسته؛ ان‌شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال می‌کنند که دشمن با آن‌همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال می‌کنند؛ در بین اینها روزنامه‌نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست، [می‌گویند] «امام که فرمودند باید زن‌ها باحجاب باشند، همه‌ زن‌ها را نگفتند»! حرف بی‌خود! ما بودیم آن‌وقت، ما خبر داریم؛ چطور این‌جور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که به‌وسیله‌ی پهلوی و دنباله‌های پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد.
ببینید اما من بدون تحقیق صحبت نمی‌کنم و با واقعیت صحبت میکنم همین روشنفکرهایی که مصاحبه هایشان گاها بیرون می آید بروید و نگاه کنید در خانواده خودشان چگونه بر حجاب اصراردارند .
ساده بگویم ما درانشان جلوی آنها با چادر و روسری هنوز مینشینند بعد جامعه را تحریک می کنند به سوی بی حجابی.

نقش زنان گچساران در دوران پاندومی کرونا را چگونه دیدید؟

علیمراد کاظمپور: شما به همین ایام کرونا و نقش بانوان نگاه کنید.شخصا باهمراهی همسرم که خبرنگار وفعال اجتماعی است چندین کارگاه تولید ماسک رایگان راه اندازی کردم و نقش بانوان شهرمان پررنگ بود،در جای دیگری بانوان برای کفن و دفن و غسل پای کار بودند، به جرات می گویم بانوان ایرانی بخصوص همشهریانمان نماد غیرت و شجاعت و معرفت هستند در دنیا و نظیر بانوی ایرانی نداریم و این بزرگترین داشته ما است.
در دوران پاندومی کرونا رنگ و روی فعالیت بچه های هیئتی وجوانهای برومند عاشق اباعبدالله ع تغییر کرد.چادرهای جذب حمایتهای مردمی برپاکردیم و ازطریق کمکهای مردمی،بسته های خوراکی وبهداشتی به خانوارهای نیازمند می رساندیم.شور واشتیاق همراهی وهمکلامی بامردم را اینبار باوقف قلمم در رسانه ها وحضورم در چادرهای حمایتی رقم زدم، نمیخواهم بگویم آدم مهمی هستم ولی ایمان دارم انسان مفیدی هستم وتاجایی که از دستم برمی آید به انسانهای مفید ولی نیازمند شهرم کمک میکنم.


تاثیر فعالیتهای فرهنگی برنوجوانان راچگونه می بینید؟

علیمراد کاظمپور: گلایه من امروز این است مسئولین فقط حرف میزنند اما چون خودشان در کار فرهنگی نیستند خبر ندارند.شما ببینید مساجد ما به کدامین سو می رود؟هییت امناهای مساجد چه افرادی هستند؟نقش جوانان و بچه هایی که پای کار هستند کجاست؟

آیا وجود فرهنگسراها یاکتابخانه های جدید را در رشد نوجوانان موثر می بینید؟

علیمراد کاظمپور: هر روز به کتابخانه محله قدیمی ام نگاه میکنم که دو سه سال پیش احداث شد ببینید اینها خروجی ندارند.شما برو و بررسی کن چند نفر می روند؟من خودم خروجی کانون پرورش فکری قدیمی شهر کنار مدرسه دوازده فروردین هستم خانم بیضایی یا جهان‌زاده و خانم عباسی مربیان ما بودند، آن زمان کار فرهنگی خیلی بهتر و دلسوزانه تر بود تا امروز.

کدام قسمت محرم قلبتان را بشدت تکان داده است و الگوی رفتاری شماشده است؟
علیمراد کاظمپور: رقیه، مظلومیتش، تصور آن زجه هایی که وقت کشیدن گوشواره ها و خلخال از سر و پایش سر داده است جگرم را می سوزاند، من دو دختر دارم و از نوجوانی هر دو تجربه ی اجرای تعزیه را در نقش رقیه و طفلان دیگر حرم را دارند، نمی توانم اشکی گوشه چشمشان ببینم ولی داغ رفته بر دل رقیه باآن سن وسالش وشکنجه هایی که متحمل شد الگوی رفتاری من در تربیت فرزندانم شد اینکه بیاموزند مکتب اسلام مکتب حماسه و استقامت است و اشکهای رقیه بعد از سالیان سال،از گونه ی دخترکان شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای، شهدای دفاع مقدس همچنان جاری است.

حرف آخر شما با مسئولین فرهنگی شهرمان چیست؟

علیمراد کاظمپور: همیشه گفتم کاش ای کاش چهارتا بچه هییتی مسئول بود.

شما نگاه کنید مثلا یک برنامه جامع مسئولین ما می خواهند برگزار کنند به یک اداره می گویند ماشین بده به یک اداره میگویند مسئولیت آب با تو به یک اداره می گویند بنر با تو به اداره دیگری می گویند صندلی با تو به اداره دیگری می گویند سیستم صوتی با تو همه اینها برای یک ساعت است‌.
اما یک بچه هیئتی همه اینها را برای ده تا پانزده شب با کمک مردم فراهم می کند .


هیئت داری خیلی سخته چون نه مدیر هستی که همه امکانات برایت فراهم نشود و نه قدرت مالی داری،فقط عشق داری آنهم به عشق آقا اباعبدالله که محور اتحاد است.در یک کلام زنجیره ی اتحاد فرهنگی را بین نوجوانان مذهب و اجتماع حفظ کنید و این تنها باعدم فرصت سازی مهیا می شود..


حرف آخر:
دلم برای صداقت ها و سادگی های آن زمان تنگ شده است .
ببینید ما بچه های هییتی اگر به سراغ شهدا می رویم از جیب خودمان گل و گلاب میگیریم اما آیا مسوولینی که به واسطه خون شهدا بر روی این صندلی ها نشسته اند حاضر هستند از جیب خودشان هزینه کنند یا اینکه از هزینه و تنخواه اداره برای شهدا گل تهیه می کنند.

 

گفتگو و تنظیم از نرگس احمدپور

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار