از همه جا روزانه با محمد عادلی تماس میگرفتند و هر کسی به هر نحوی با وی همدردی میکرد و درصدد کمک به وی برآمدند.اما امروز با گذشت حدودأ سی و پنج روز از آن زمان هیچ کمکی به "محمد عادلی" نشده است؟
کد خبر: ۵۳۲۷۹۰
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۰ 02 December 2017
به گزارش خبرنگار تابناک کهگیلویه و بویراحمد از دهدشت، روزهای آخر مهرماه امسال انتشار یک عکس در فضای مجازی مثل توپی ترکید و خیلی زود به یکی از پرمخاطب ترین خبرها در سطح کشور منتشر شد.
تصویر منتشر شده مربوط به رفتگری بود که بهمراه دختر کوچک شش ساله اش در حال نظافت کردن پارک میدان مرکزی شهر دهدشت بودند.
انتشار این عکس در فضای مجازی مورد استقبال مردم سراسر کشور قرار گرفت و افراد زیادی برای کمک کردن به این فرد به دنبال شماره اش بودند.
انتشار یک عکس که حتی صاحب عکس نیز از ماجرای آن با خبر نبود میرفت به ستاره شانس و خوشبختی این رفتگر بدل شود و تا حد زیادی مشکل گشای خیلی از مشکلاتش باشد.

از دفتر ریاست جمهوری با شهرداری دهدشت تماس گرفتند و جویای حال و روز این رفتگر شدند و به او قول دادند که به وی کمک کنند.

از برنامه زنده تلویزیونی "حالا خورشید" که هر روز اول صبح از شبکه سه سیما پخش میشود با این رفتگر تماس گرفتند،"محمد عادلی" و دختر شش ساله اش با قرض گرفتن مقداری پول برای هزینه رفت به تهران در این برنامه تلویزیونی حاضر شد و در همان برنامه مجری این برنامه آقای رضا رشید پور بر روی آنتن به ایشان قول دادند که به اندازه یکسال حقوق ماهیانه این رفتگر را بهش کمک کنند و حتی هزینه کرایه رفت و برگشت وی را نیز تقبل کرده بودند.
 
35 روز از رفت و برگشت  

از همه جا روزانه با محمد عادلی تماس میگرفتند و هر کسی به هر نحوی با وی همدردی میکرد و درصدد کمک به وی برآمدند.

اما امروز با گذشت حدودأ سی و پنج روز از آن زمان هیچ کمکی به "محمد عادلی" نشده است؟
محمد عادلی در این مورد به خبرنگار تابناک گفت: در آن روزها تماس های زیادی با من میگرفتند و همه می گفتند قصد کمک کردن را داریم، به برنامه زنده تلویزیونی دعوت شدم با من صحبت کردند و در جلوی چشم میلیونها ایرانی قول دادند که به میزان یکسال حقوق دریافتی ام را به من کمک کنند، بعد از برنامه بهم گفتند امروز پنج شنبه است و انشالله تا دو سه روز دیگر پول به حسابتان واریز میشود، فقط مبلغ ۲۰۰ هزار تومن برای کرایه برگشت بهم دادند و گفتند هزینه کرایه رفت و برگشتت را هم برایت واریز می کنیم و از آن روز تا الان هیچ خبری از واریز پول نشد.
چند نوبت با تهیه کننده و عوامل برنامه تماس گرفتیم، امروز و فردا کردند و باز هم خبری نشد و کار به جایی رسید که دیگر جواب تلفنم را هم نمی دهند.
محمد عادلی گفت : در همان زمانی که عکس من در فضای مجازی پخش شد تماس های زیادی داشتم و چندین خیر از شهرها و استان های دیگر نیز با من تماس گرفتند اما امروز هیچ خبری از آنها هم نیست.
 
35 روز از رفت و برگشت

«محمد عادلی» 30 سال سن دارد و در روستای قرقانه در کنار روستای سمغان از توابع شهرستان کهگیلویه زندگی می‌کند.
او در مورد وضعیت زندگی‌اش به خبرنگار تابناک چنین می‌گوید: «در اتاقی زندگی می‌کنم که این اتاق هم اتاق خواب، هم آشپزخانه و هم اتاق پذیرایی‌ام است.
باز خدا را شکر می کنم که آن یک اتاق را هم دارم.
پدرم این اتاق را بهم داده است تا در این شرایط دیگر اجاره خانه ندهیم. خودش هم از کار افتاده‌است و یک اتاق کوچک دارد.
دو فرزند دارم، یک دختر که اسمش «هستی» است و شش سال دارد و امسال پیش دبستانی می‌رود و دیگری پسر است که اسمش آرتین است و یک سال و چهار ماه سن دارد.
خودم هم از ۵ سالگی تاکنون مبتلا به بیماری دیابت هستم و در شهرداری دهدشت مشغول رفتگری‌ام.
همسرم هم خانه‌دار است. 9 سال است که ازدواج کرده‌ایم.»

۳۰ سال سن دارد و بخاطر زحمات و سختی های زیادی که کشیده است بشاشی سن جوانی را از چهره اش زدوده است.
"محمد عادلی" از زندگی سال‌های گذشته اش می‌گوید: «در همان روستای سمغان به دنیا آمدم تا پنجم ابتدایی را در آنجا درس خواندم. روستای‌مان مقطع بالاتر نداشت و برای تحصیل مجبور بودیم هر روز به دهدشت برویم و برگردیم. نه وسیله نقلیه داشتیم و نه پول. هر روز با پای پیاده می‌رفتم و برمی‌گشتم. تا سوم راهنمایی درس خواندم و دیگر نتوانستم این سختی‌ها را تحمل کنم و درس را ول کردم.»
محمد عادلی از کارهایی که قبل از ورود به شهرداری انجام داده، می‌گوید: «بعد از ترک تحصیل به کارگری ساختمان و نگهبانی روی آوردم. سختی‌های کار بسیار بود و دستمزدها کم. گاهی هم حتی همان‌ها را نمی‌گرفتیم. هفت سال پیش بود که فهمیدم شهرداری دهدشت پاکبان استخدام می‌کند و من هم رفتم و استخدام شدم. از آن زمان تا حالا به همین کار مشغول هستم. تا یکی دو ماه پیش در خیابان‌ها به جمع‌آوری زباله می‌پرداختم. از یک ماه پیش با مساعدت جناب برخه شهردار دهدشت به فضای سبز منتقل شدم و کار نظافت پارک‌ها را به عهده دارم.»

او در رابطه با بیماری‌اش می‌گوید: «روزانه باید هر صبح و بعداز ظهر انسولین مصرف کنم تا بتوانم سرکار بروم و نانی برای خانواده‌ام تهیه کنم، درآمدم ماهی یک میلیون و 100هزار تومان است. باز خدا را شکر بیمه تامین اجتماعی و سلامت کمک‌مان می‌کند. هر ۱۰ روز یک بار باید ۴۰ هزار تومان برای خرید انسولینم هزینه کنم. هزینه‌های درمانی‌ دختر و پسر کوچکم را هم بیمه سلامت می‌دهد. به دلیل اینکه توان مالی ندارم که بتوانم در سطح شهر خانه ای اجاره کنم ناچارم هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شوم و مسیر ۳ کیلومتری روستا تا شهر را پیاده طی کنم. تابستان و زمستان هم ندارد و مسیر جاده روستا هم بسیار نامناسب است. از لحاظ مالی با مشکل جدی رو به رو هستم. خانواده پدرم مشکل مالی دارند در برخی مواقع باید به آنها هم کمک کنم. به دلیل بیماریم ناچارأ با دوچرخه رفت‌و‌آمد می‌کنم و تا حالا چند بار شده به دلیل بیماری و فشار کار بیهوش شده و به زمین افتاده‌ام. دوستانم در آن چند بار من را نجات دادم.»

محمد عادلی به خبرنگار تابناک گفت: شهردار آدم بسیار خوبیست، آقای برخه به همراه آقای بالوایه رییس شورای شهر و آقای سید ایمان تقوی روابط عمومی شهرداری دهدشت یکبار با هم به منزلم آمدند و خودشان از نزدیک وضعیت زندگیم را دیدند. خدا خیرشان بدهد مبلغی نیز بهم کمک کردند.
در بین آن همه تلفن هایی که جهت کمک به من گرفته شد فقط آقای سید مصطفی دلباز به من کمک کرد و به قولش وفا کرد و از این بابت ازش تشکر میکنم.

کمک به همنوع و گرفتن دست نیازمند و دستگیری از افراد مستضعف عملی بسیار مقدس است که ائمه ما نیز آن را سفارش کردند پس اگر کمکی می کنیم و از نیازمندان دستگیری می کنیم در واقع با خداوند معامله کردیم.
امیدواریم کسانی که به این پاکبان وعده همکاری دادند به این وعده خود پایبند باشند و دستان هیچ نیازمندی را چشم انتظار نگذارند. از شهردار فهیم و توانمند شهر دهدشت نیز میخواهیم کماکان این پاکبان و خانواده اش را مورد حمایت و مساعدت خود قرار دهند.


عکس و گزارش سید مصطفی گنجی
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار