از زبان جمعی از معلمان ایلامی :آقای وزیر ! قطار آموزش و پرورش در استان ایلام از ریل خارج شده است

تابناک ایلام::جناب وزیر حتما می دانید شما به سرزمین آلام وزخم. و زخمه ی دشمنان و ماوای و مشهد شهیدان  والایی قدم می گذارید که هر گام وقدمی که برمی داریدآرامشش بیمه ی خون عزیز و جگرگوشه و پدر و برادر و خواهر و سبب و نسب این دیار است پس لطفا با طهارتِ صداقت و کشفِ حقیقت وارد شوید .  

والبته همگان شجاعت و دلیری و مهمان نوازی عروس زاگرس را به خوبی می شناسند اما به رسم ادب و احترام و مهمان نوازی تشریف فرمایی حضرت عالی و هیئت همراه را به دیارقهرمانان و پایمردان ۸ سال دفاع مقدس گرامی می داریم .خوش هاتی

اینک جهت استحضار جناب عالی و تنویر افکار عمومی به تبیین بخش کوچکی از واقعیت های موجود در آموزش و پرورش استان که منجر به انحراف از مسیر خود شده است می پردازیم.

 قطار آموزش و پرورش در ایلام از ریل خارج شده ودر حال سقوط به دره ی نادانی و تباهی است.منشا و منبع این انحراف سو مدیریت مدیر ارشد فرهنگی استان، خالی بودن اطلاعات اداری ،نگرش های کاذب به وقایع مهم،عدم شناخت و اشراف کافی بر اسنادبالادستی به ویژه سند تحول بنیادین به عنوان راهنمای سیر مسیرتعالی در دستگاه تعلیم وتربیت،عدم شناخت کافی از رویدادها،طرح ها،مدل ها و برنامه های آموزشی و تربیتی،مستندسازی بجای مستند کردن ،رواج بی اخلاقی اداری ،عدم توجه به تکریم فرهنگیان وارباب رجوع ،ورود بی ضابطه ی افراد غیر متخصص بدون توجه به ضوابط و مقررات و صلاحیت عمومی و اختصاصی به آموزش و پرورش ازیک قوم و قبیله خاص بدون نیاز واقعی در قالب برون سپاری برخلاف فلسفه ی برون سپاری ها در مدارس دولتی و دهها معضل دیگر که سنگلاخ خروج ریل این دستگاه از مدار خود شده است.

انتصابات فامیلی ،قومی و قبیله ای در آموزش و پرورش بدون توجه به اصل شایسته سالاری موجب سلب انگیزه در فرهنگیان و تزلزل شغلی درایشان،متزلزل ساختن تصمیمات قانونی و رواج هرج ومرج اداری،عدم ثبات در مدیریت ، قبیله سالاری ودر نهایت نارضایتی سایر اقوام و طوایف وایلات باتوجه به بافت منطقه و تردید و حس بدبینی به اصل نظام و دولت و حاکمیت و سلب اعتماد از آن ها می گردد.

نبود استقلال در آموزش وپرورش  به طوری که همه ی تصمیمات اداری و آموزشی و تربیتی و انتخاب ها وانتصاب ها دراین نهاد دست خوش و محصول نشست های محفلی و شبانه و افراد بیگانه به آموزش و پرورش به ویژه منفعت طلبان ،لابیان قدرت،دلالان و کارچاق کن های پیرامونی و متنفذین اهالی  ایل و قوم و خویش که بی اطلاع از وضع دستگاه تعلیم و تربیت اند می باشد.با این اقدام تنها متضرر این رویدادها دانش آموزان و معلمان هستند که عرصه برنخبگان تنگ و افراد بی تجربه ،غیر متخصص بدون شناخت برپشت رول قطار آموزش و پرورش می نشینند و هرروز بیش از دیروز شاهد پس رفت و تضعیف این نهاد مقدس فرهنگی هستیم.

 مقررات و ضوابط در آموزش و پرورش در حاشیه و روابط و کَس دار مداری حاکم است .بهترین سند مستدل براین پروسه ی نقل و انتقالات آموزشی و بیش از آن وبالاتر از حد متعارف انتقالات اداری است که به واسطه ی کَس دار ها به جای مورد نظر خویش منتقل و منصوب شده اند. لیکن شوربختان بخت برگشته همچنان در خیال خام خود دل خوش به تدبیر دولت امیدند که این حضرات محترم کار گزاران آن دولت اند.

ارزش زدایی یکی دیگر از آسیب های مدیریت ارشد آموزش و پرورش است .دلایل محکم زیادی براین وجود دارد؛از جمله ‌توجه و دقت در انتصابات همراهان و همکاران ایشان است که اغلب از خانواده هایی هستند که در عمل با اصل نظام و فرزندان انقلاب حواشی جدی و غیر قابل اغماضی داشته اند و این رویه علیرغم انتقاد و اعتراض انقلابیون همچنان در معرفی و انتصاب افراد مذکور در بدنه ی آموزش و پرورش ساری و جاری است و رفتار آقای مدیرکل و صحنه گردانان پشت پرده کاملا نشان از آن دارد که این قبیل اقدامات کاملا عامدانه بوده است که؛همین فعل و انفعالات غیر اصولی راه "نفوذ"را به دستگاه تعلیم و تربیت باز می کند و درواقع با استمرار بی ملامت بر این حرکات ،بی توجهی به فرموده ارزشمند امام راحل (ره) که فرمودند:"نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد"  کاملا آشکار می گردد.

 

  رواج بیش از حد آسیب های اجتماعی در مدارس ،همچون ورود مشروبات الکلی ،قلیان و سیگار ،انواع قرص های غیر مجاز و روان گردان ،عادی شدن روابط پسران و دختران باهم ،تکرار خودکشی های موفق و غیر موفق ،تهی شدن دانش آموزان از هویت دینی و مذهبی و انسانی خود بدلیل عدم تعمیق ارزش ها ،فرار دانش آموزان از مدرسه  و پیوستن به عناصر آسیب زا ،نبود انگیزه دربین دانش آموزان  و معلمان و رها کردن آموزش و تربیت،ورود بیش از حد آموزشگاها ی آزاد موسسات کنکوری و تقویتی مجاز و غیر مجاز با چاشنی و مجوز شراکت و منفعت برخی از مسولان به مدارس وبه حواشی بردن اصل آموزش و معلم و مدرسه متضرر کردن خانواده ها و نارضایتی آنان باتوجه به مشکلات اقتصادی و تبدیل مدارس به بنگاههای تجاری و دهها آسیب دیگری که مجال نوشتن آن ها میسر نیست ،با وجود  همه این  آسیب ها نظارت و دقت  کافی و لازم در مدارس وجود ندارد و همین عوامل باعث نابودی فرهنگ و رکود علمی و آموزشی و حتی اخلاقی نوجوانان و جوانان گشته است.

حال از محضر مبارک مقام عالی وزارت تقاضای رسیدگی داشته و خواهان اقدام عاجل و مسئولانه در برابر خداوند متعال و روز قیامت و سرنوشت دانش آموزان و معلمان داریم. معتقدیم اغماض و چشم پوشی ،دادن فرصت های مجدد ،سستی و کندی در اقدام انقلابی شما کار منطقی و عاقلانه ای نبوده و با این منوال خود تیشه و تبر را در دستان افراد ناشی داده و ریشه ی هرآنچه که برای امروز و فردای فرزندان و جامعه ی اسلامی مان ارزش انگاشته می زنیم،پس وجدان بیدار و خدای دادار حاضر و ناظر گرفته و آنچه حق مسلم است دستور به اقدام شود.