معلم انسان می سازد .چطور دکتری که قسمتی از بدن انسان راتعمیر می کند پول آنچنانی می گیرد اما معلمی که یک انسان کامل درست می کند باید در فلاکت بارترین وضع زندگی باشد.
آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.
نگاه غلط مردم وحکومت نسبت به معلمان، نابودی جامعه را بدنبال دارد
سجاد افسر - روزهای اوایل اردبیهشت معطر هست به نام زیبای معلم ،و همزمانی اجرای رزمایش شعارگونه مسولان ،جامعه ،صداسیماو مطبوعات در مورد اهمیت نقش معلم وآموزش در کشور خواهد بود.
ابتدا مطلب قضیه ای از یک بنا و کارگر کاشی کارآورده می شود که به صورت اتفاقی در روزهای اخیر با آنها هم صحبت شدم.
همان طور که می دانید در شغل شریف کاشی کاری یک نفر به عنوان استاد و نفر دیگر به عنوان کارگر مشغول کار می شوند .استاد(بنا) کار چیدن کاشی ،تراز کردن وزیبای کار را بعهده دارد ودرحقیقت ظریف کاری را انجام می دهد اما کارگر دوغاب ریز بیشترین کار فیزیکی را بر عهده دارد. فرایند حمل ماسه وسیمان ،تهیه دوغاب و دوغاب ریزی را کارگر انجام می دهد اما آنچه در پایان کار و گرفتن مزد مطرح می شود مزد کارگر به صورت روزمزد و حقوق استاد به صورت متری محاسبه می شود ودر اتمام کار حداقل مزد استاد چندین برابر(شاید 5برابر)کارگر دوغاب ریز می باشد .
قضیه بالا نمونه ای از کارهای بوده است که مشخص کننده نگاه غلط واشتباه مردم وحکومت در موردمقایسه کردن شغل معلم ودیگر مشاغل جامعه خواهد بود .
در چندین دهه ی گذشته موضوع معیشت معلمان به مشکلی اساسی و درد اور برای این قشر تبدیل شده است ومتاسفانه در دولت های مختلف شاهد استفاده ابزاری از معلمان به بهانه ی گوناگون ودادن وعده های دورغین بوده ایم. اما آنچه بیشتر ناراحت کننده واسفناک تر هست واکنش مردم وصاحبان مشاغل دیگر نسبت به نارضایتی معلمان واعتراضاتشان به مسله حقوق خود می باشد.
دراینجا این سخن از نخست وزیر ژاپن بیان می شود: کشور پیشرفت می کند که معلمانش حقوق وزیر،مصونیت دیپلمات واحترام امپراطور را داشته باشد.
گاها افراد بدون تخصص وتفکر و رجوع به تعطیلات سالانه یک معلم قضاوت نابخردانه در مورد حقوق این قشر انسان ساز انجام می دهند ودرپایان دراوج نادانی حقوق دریافتی را فراتر از حقشان می خوانند.خدمت این افراد نکات زیر عرض می شود.
آشفتگی کنونی وبحران موجود کشور نتیجه بی انگیزه گی معلمان خواهد بود قاعده کل دنیا این است که کشور بر قله پیشرفت وتوسعه قرار می گیرد که معلمانش خوب و با انگیزه باشند.
معلم همچون استاد کاشی کار،ظریف کار است.باروح ادمها سرکار دارد ودر این شرایط کسی خود روح آشفته دارد چطور می تواند دیگری را به کمال برساند؟ معلم انسان می سازد .چطور دکتری که قسمتی از بدن انسان راتعمیر می کند پول آنچنانی می گیرد اما معلمی که یک انسان کامل درست می کند باید در فلاکت بارترین وضع زندگی باشد.
قاضی به خاطر مشخص کردن جرم پول هنگفتی می گیرد ولی معلمی که می تواند پیشگیری کننده از جرم باشد محتاج نان شب می باشد.
باید این واقعیت های زشت جامعه آشکار شود و با جرات به مردم گفته شود که:
اگر تورم وگرانی،فشار اقتصادی وفقروگرسنگی سربه فلک کشیده وکسی هم دم نمی زند از بی عرضگی معلمان خواهد بود
اگر حاکمان ،مسولان ومدیران اختلاسگر،دزد،نالایق هستند از بی عرضگی معلمان خواهد بود.
اگر اعتیاد وجود تک تک افراد جامعه خصوصا جوانان ونوجوانان را گرفته از بی عرضگی معلمان خواهد بود ..
اگر طلاق ،بی بندباری وفحشا،ناامنی اجتماعی در جامعه وخانواده ها روبه گسترش هست از بی عرضگی معلمان خواهد بود...
اگر فرهنگی درجامعه وجود نداردوسردرگمی فرهنگی بیداد می کند،جوانان ونوجوانان بی هویت هستند از بی عرضگی معلمان خواهد بود..
اگر شاخص های انسانی، مثل اعتماد وراستی،گذشت وایثار،مهرومحبت وزندگی انسانی در مرز نابودی هستند از بی عرضگی معلمان خواهد بود.
اگر زندان های کشور سرریزاز خلاف کار هست ازبی عرضگی معلمان خواهد بود..
ودر پایان باید عرض شود موجودی که پس از سی سال کار عرضه ی سروسامان دادن به زندگی خود راندارد.نمی تواند پناهگاهی برای خود بسازد و در پیری فعالیت جسمی خود را هزار برابر می کند قادر نخواهد بود جامعه ای رابسازد که مدینه ی فاضله باشد.نمی تواند دآنش آموزی تربیت کند که برای جامعه مفید باشد.نمی تواند شالوده ی انسان متمدن را پی ریزی کند وبر همگان مبرهن،واضح وآشکار خواهد بود که بی عرضگی معلمان از کجا نشات گرفته،می گیرد و خواهد گرفت .
سجاد افسر - روزهای اوایل اردبیهشت معطر هست به نام زیبای معلم ،و همزمانی اجرای رزمایش شعارگونه مسولان ،جامعه ،صداسیماو مطبوعات در مورد اهمیت نقش معلم وآموزش در کشور خواهد بود.
ابتدا مطلب قضیه ای از یک بنا و کارگر کاشی کارآورده می شود که به صورت اتفاقی در روزهای اخیر با آنها هم صحبت شدم.
همان طور که می دانید در شغل شریف کاشی کاری یک نفر به عنوان استاد و نفر دیگر به عنوان کارگر مشغول کار می شوند .استاد(بنا) کار چیدن کاشی ،تراز کردن وزیبای کار را بعهده دارد ودرحقیقت ظریف کاری را انجام می دهد اما کارگر دوغاب ریز بیشترین کار فیزیکی را بر عهده دارد. فرایند حمل ماسه وسیمان ،تهیه دوغاب و دوغاب ریزی را کارگر انجام می دهد اما آنچه در پایان کار و گرفتن مزد مطرح می شود مزد کارگر به صورت روزمزد و حقوق استاد به صورت متری محاسبه می شود ودر اتمام کار حداقل مزد استاد چندین برابر(شاید 5برابر)کارگر دوغاب ریز می باشد .
قضیه بالا نمونه ای از کارهای بوده است که مشخص کننده نگاه غلط واشتباه مردم وحکومت در موردمقایسه کردن شغل معلم ودیگر مشاغل جامعه خواهد بود .
در چندین دهه ی گذشته موضوع معیشت معلمان به مشکلی اساسی و درد اور برای این قشر تبدیل شده است ومتاسفانه در دولت های مختلف شاهد استفاده ابزاری از معلمان به بهانه ی گوناگون ودادن وعده های دورغین بوده ایم. اما آنچه بیشتر ناراحت کننده واسفناک تر هست واکنش مردم وصاحبان مشاغل دیگر نسبت به نارضایتی معلمان واعتراضاتشان به مسله حقوق خود می باشد.
دراینجا این سخن از نخست وزیر ژاپن بیان می شود: کشور پیشرفت می کند که معلمانش حقوق وزیر،مصونیت دیپلمات واحترام امپراطور را داشته باشد.
گاها افراد بدون تخصص وتفکر و رجوع به تعطیلات سالانه یک معلم قضاوت نابخردانه در مورد حقوق این قشر انسان ساز انجام می دهند ودرپایان دراوج نادانی حقوق دریافتی را فراتر از حقشان می خوانند.خدمت این افراد نکات زیر عرض می شود.
آشفتگی کنونی وبحران موجود کشور نتیجه بی انگیزه گی معلمان خواهد بود قاعده کل دنیا این است که کشور بر قله پیشرفت وتوسعه قرار می گیرد که معلمانش خوب و با انگیزه باشند.
معلم همچون استاد کاشی کار،ظریف کار است.باروح ادمها سرکار دارد ودر این شرایط کسی خود روح آشفته دارد چطور می تواند دیگری را به کمال برساند؟ معلم انسان می سازد .چطور دکتری که قسمتی از بدن انسان راتعمیر می کند پول آنچنانی می گیرد اما معلمی که یک انسان کامل درست می کند باید در فلاکت بارترین وضع زندگی باشد.
قاضی به خاطر مشخص کردن جرم پول هنگفتی می گیرد ولی معلمی که می تواند پیشگیری کننده از جرم باشد محتاج نان شب می باشد.
باید این واقعیت های زشت جامعه آشکار شود و با جرات به مردم گفته شود که:
اگر تورم وگرانی،فشار اقتصادی وفقروگرسنگی سربه فلک کشیده وکسی هم دم نمی زند از بی عرضگی معلمان خواهد بود
اگر حاکمان ،مسولان ومدیران اختلاسگر،دزد،نالایق هستند از بی عرضگی معلمان خواهد بود.
اگر اعتیاد وجود تک تک افراد جامعه خصوصا جوانان ونوجوانان را گرفته از بی عرضگی معلمان خواهد بود ..
اگر طلاق ،بی بندباری وفحشا،ناامنی اجتماعی در جامعه وخانواده ها روبه گسترش هست از بی عرضگی معلمان خواهد بود...
اگر فرهنگی درجامعه وجود نداردوسردرگمی فرهنگی بیداد می کند،جوانان ونوجوانان بی هویت هستند از بی عرضگی معلمان خواهد بود..
اگر شاخص های انسانی، مثل اعتماد وراستی،گذشت وایثار،مهرومحبت وزندگی انسانی در مرز نابودی هستند از بی عرضگی معلمان خواهد بود.
اگر زندان های کشور سرریزاز خلاف کار هست ازبی عرضگی معلمان خواهد بود..
ودر پایان باید عرض شود موجودی که پس از سی سال کار عرضه ی سروسامان دادن به زندگی خود راندارد.نمی تواند پناهگاهی برای خود بسازد و در پیری فعالیت جسمی خود را هزار برابر می کند قادر نخواهد بود جامعه ای رابسازد که مدینه ی فاضله باشد.نمی تواند دآنش آموزی تربیت کند که برای جامعه مفید باشد.نمی تواند شالوده ی انسان متمدن را پی ریزی کند وبر همگان مبرهن،واضح وآشکار خواهد بود که بی عرضگی معلمان از کجا نشات گرفته،می گیرد و خواهد گرفت .
روز معلم را به تمام همکاران عزیز تبریک عرض می کنم.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
اقای نگارنده این حرفها فقط نمک پاشیدن روی زخم معلم است ای کاش حرفی از معلمان به میان نمامد تا اعصابشان خورد نشود فقط روز معلم حرف معلم به زبان میاد بعدا میگن اینا خانواده پر اولاد هستن وحقوقشان را پایمال میکنن چرا معلم حمایت نمیشه . معلمانی میتوانند سرنوشت یک جامعه رو عوض کنن چرا درست حمایت نمیشن