یادداشت ارسالی

از هم نفسی با فضای مجازی تا لزوم سرکشی از کوچه مشاهیر

گروه استان‌ها - نگارنده این سطور، هرگز قصدش منعِ سلسله خوبان از همنفسی و مصاحبتِ با فضای مجازی نبوده و نیست، اما باورمند است که بسی نیکوست تا سری به کوچه باغِ این مشاهیر هم بزنیم و آثارِ ارجمندشان را تورُّقی بکنیم و نگذاریم بر آینه آنچه آفریده‌اند، گَردِ فراموشی بنشیند.
کد خبر: ۱۲۰۰۳۶۰
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰ 09 May 2025

به گزارش خبرنگار تابناک از کهگیلویه و بویراحمد، دکتر سیاوش نریمان، شاعر، نویسنده و استایار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج، در یادداشتی اختصاصی برای تابناک نوشت:

-اردیبهشت ماه، یادآورِ یادهایِ ماندگارِ ادبی-

یک سبد سلام و ارادت از جنسِ حال و هوایِ دلنوازِ اردیبهشت ماه، ماهِ اعجاب انگیزی که رویدادا‌های شگفت آورِ ادبی، عرفانی در آن به وقوع پیوسته است.

در آغاز این دلْ نگاشته، فرخنده روزِ میلادِ پیشوایِ پاکی و مهرورزی، حضرت امام رضا «ع» و هفته نکوداشتِ منزلتِ استاد و معلِّم را شادباش می‌گویم و تهنیت.

نخست اینکه

 بار‌ها گفته‌ایم و نگاشته‌ایم که همدمی و اتکاءِ صرف به فضا‌های مجازی، بعضاً مترتبِ بر مَضارّ و آسیب‌هایی ست که اصحابِ نظر و صاحبانِ رأی نیز بر این ادَّعا، صحَّه گذاشته‌اند.

دیده‌ایم و خوانده‌ایم که بعضی از موارد، فضا‌های مجازی توسطِ برخی اظهارِ نظرها، آتشِ نِفار و بداخلاقی را در جامعه بر می‌افروزد و بذرِ نفاق و ناهمدلی را نیز بر می‌انگیزاند.

طرفه آن است که به حکمِ خِرد، با ظرافتِ کلام و لطافتِ بیان از این ابزارِ مجازی برای کنشگری، تبادلِ اطلاعات و پیوندِ و تألیفِ قلب‌ها بهره بُرد، منوطِ به آن که آهنگِ کتابخوانی را کُند نکند و به جای کتابْ ننشیند.

ناگفته هویداست به قولِ حافظ راز: «عیبِ مَی جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی»، شبکه‌های مجازی، هم تیغِ دو دَم است و هم فرصتی ست مغتنم. هم ابزار و محملی ست مبارک که مسافت‌ها و فاصله‌ها را تقلیل می‌دهد، اطلاعات را مبادله می‌کند و هم مشتمل است بر آسیب‌هایی که از همه مهم تر، بعضاً کانونِ خانواده‌ها را تهدید می‌کند.

نکته دوم، کمرنگ شدنِ فرهنگِ کتابخوانی ست که بسی دلگزا و تلخبار است. در حالی که هیچ ابزاری دلپذیرتر، فرهنگ پرورتر، تمدن سازتر و آسیب زُداتر از کتاب و کتابخوانی نبوده و نخواهد بود؛ ولی واأسفاه! به ده‌ها دلیل که شرحِ دردِ آن در این مقال نمی‌گنجد، جای این کالای فرهنگی در سبد مصرفی خانواده ها، همچنان خالی ست.

غرض غایی دیگر آنکه در اردیبهشت ماه، ماهِ «یادهایِ ماندگار»، رویدادهایِ باشکوهِ ادبی، رخ داده است که زیبنده‌تر آن است به جای طرحِ برخی مسائلِ فرعیِ گزنده که راه به دیهی هم نمی‌بَرد، نیم نگاهی نیز بدین نوادرِ ایرانْ زمین معطوف شود. ناگفته نماند پیش از نگارشِ این وجیزه، برای نکوداشتِ برخی از این مشاهیر ادب پارسی، با «گام‌های لرزان و قلمِ بی مقدار خویش»، هم نگاشته‌ایم و هم نشست‌هایی برپا داشته‌ایم که صدالبته وافی و کافی نبود و نیست. اینک به رویدادهایِ جاذبِ ادبی در این ماه به ایجاز می‌پردازیم:

-زادروزِ سعدیِ غزلسرا و افصح المتکلمینِ شیراز که گذشتِ روزگار از حلاوت و ملاحتِ سخنش نمی‌کاهد و در سخنوری، اوست که سَحَّار است و ایجازگوی و اعجازنویس.

 -حکیم توس، سلطان الشعراء، خالقِ شاهکارِ شاهنامه که مشتمل است بر ۶۰ هزار بیت.

-سهرابِ سپهری، نقاش، شاعرِ عارف که متأثّر از اندیشه‌های عرفانِ شرق به خصوص کریشنامورتی هندی ست.

-خانم سیمین دانشور، نویسنده و خالقِ رُمانِ سووشون، همسر جلالِ آل احمد، نویسنده شهیر ایران.

-دکتر قیصر امین پورِ، شاعر برجسته گتوندی خوزستانی که آثارش سرشار است از سلاست و زیبایی.

-دکتر محمد حقوقی، منتقدِ بلندآوازه در سپهر ادبیات ایرانْ جان.

-استاد جمال میرصادقی که در رُمان، داستان‌های بلند و نقد ادبی، آثارِ فربهی خلق کرده‌اند.

-علّامه شهیر و شارح مثنوی معنوی شریف، جامعِ علوم معقول و منقول، استاد بدیع الزمانِ فروزانفر.

-حکیم عمر خیام، رباعی سرایِ ریاضیدان، خالقِ تقویمِ جلالی، فیلسوف و منجِّم که فیتزجرالد انگلیسی آثارش را به لاتین ترجمه کرده است.

-شیخ بهایی از دانشمندان عصر شاه عباس صفوی، صاحب تألیفاتی، چون کتاب کشکول و مثنوی‌هایی نظیرِ نان و حلوا و شیر و شکر.

-ملک الشعراء بهار، شاعر، سیاستمدار و روزنامه نگار ایرانی در عصر مشروطه و از آزادی خواهان نامدار که پرویز ناتلِ خانلری وی را آخرین ادیب بزرگ ایران نامیده است.

-استاد مهرداد اوستا که علاوه بر طبع موزون و بلندشان در شعر، فیلسوف و موسیقیدان نیز بوده است.

یدالله رؤیایی، منتقدادبی و شاعری که «شعرِ حجم» را در ادبیات ایران خلق کرده است و در خاتمه -احمدرضا احمدی، شاعر، نویسنده و نمایشنامه نویس که سبکِ شعرِ «موجِ نَو» را در دهه چهل در ایران به راه انداخته است.

این سلسله همگی از قبیله علم‌اند و متحلِّی به زیورِ استادی و آموزگاری که آثارشان، فاخر است و کلامشان، دلنشین.

 نگارنده این سطور، هرگز قصدش منعِ سلسله خوبان از همنفسی و مصاحبتِ با فضای مجازی نبوده و نیست، اما باورمند است که بسی نیکوست تا سری به کوچه باغِ این مشاهیر هم بزنیم و آثارِ ارجمندشان را تورُّقی بکنیم و نگذاریم بر آینه آنچه آفریده‌اند، گَردِ فراموشی بنشیند.

ملازمتِ با اینان مایه مباهات است و سیرِ در بوستانِ آثارشان، مَشامِّ جان را می‌نوازد که حافظ راز شیراز فرموده است:

دو یارِ زیرک و از باده کهن، دو مَنی/ فراغتی و کتابی و گوشه چمنی/ من این مقام به دنیا و آخرت ندهم/ اگرچه در پی‌ام افتند هردم انجمنی/

و به قول استاد شفیعی کدکنی:

یادشان، زمزمه نیمه شبِ مستان باد/ تا نگویند که از یاد، فراموشانند/

با ارادتِ تمام به آستان روشنِ همه شما دوستارانِ ادب پارسی.

ص/

اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار