دردنامه حمایت از کارگران در کهگیلویه و بویراحمد؛
اصولا کارگران آخرین پناهگاهشان اداره کار است، جایی که هیات تشخیص و شواری حل اختلاف کارگر و کارفرما دارد اما امان از روزی که بگندد نمک و بشود اداره حمایت از کارفرما و آخرین پناهگاه کارگر روی سرش خراب شود.
تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، اصولا کارگران آخرین پناهگاهشان اداره کار است، جایی که هیات تشخیص و شواری حل اختلاف کارگر و کارفرما دارد اما امان از روزی که بگندد نمک و بشود اداره حمایت از کارفرما و آخرین پناهگاه کارگر روی سرش خراب شود.
حکایت، قصه اداره کار بویراحمد است و ماجرای حل اختلاف و حمایت از کارگران در یک اداره شهرستانی، جایی که کارفرما با حمایت رئیس اداره به کارمند حامی کارگران به جرم صدور حکم حق و حقوق یک کارگر حمله می کند و می خواهد میز و کامپیوتر را بر سرش خراب کند تا آخرین پناه کارگران در شهرستان مرکز استان هم بر سر خودشان و حامیشان خراب شود.
مسئول هیات حل اختلاف کارگری و کارفایی اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی شهرستان بویراحمد ماجرا را اینگونه شرح می دهد: آقای .......، کارفرمایی که صاحب یک خرده صنعت کوچک در یکی از شهرک های صنعتی مرکز استان است، سال گذشته نسبت به اخراج یکی از کارگران اقدام کرد که همان موقع فرآیند قانونی انجام شد و رای حق و حقوق کارگر اخراجی برابر قانون صادر شد اما نتیجه تمکین از قانون، فحش و بد و بیراهی بود که از سوی کارفرما نصیب من شد این ماجرا گذشت تا امسال هم ماجرای کارگر دیگری از این کارفرما مطرح شد و دوباره حق به کارگر داده شد و برابر قانون برای وی حکم صادر شد اما آقای ........ علاوه بر تکرار ماجرای سال گذشته نزدیک بود که میز کامپیوتر را بر سرم بزند و قطعا اگر همکاران من نبودند امروز اصلا زنده نبودم حالا به علت روابط قوم و خویشی که با رئیس اداره دارد، از سوی رئیس تحت فشارم که یا باید دست از حمایت از کارگران بردارم و به آقای ....... رضایت بدهم و یا بدتر از اینها هم حقم است که سرم بیاید.
چنگیز غلامپور به دادستان و استاندار پناه می برد و می افزاید: حالا من یک راه دارم یا بر سر در اداره بزنم که حمایت از حقوق کارگر در مقابل کارفرما ممنوع و یا قید جان و کارم را بزنم پس کارگران برای حقشان مجبورند که دست به دامان مقامات ارشد قضایی و اجرایی شوند تا به این موضوع ورود کنند چون مدیران شهرستانی در حوزه کار بیشتر جانب کارفرما را می گیرند تا حقوق کارگر را.
ماجرا آنجا جالب می شود که اگرچه در کل کشور ادارات کار به ادارات کارفرما مشهورند اما هیچگاه به این آشکاری که اداره بویراحمد از کارفرما حمایت می کند، ظاهر نشده اند و سوری و ظاهری هم شده خود را حامی کارگر نشان داده اند.
البته ناگفته نماند که هیات های حل اختلاف کارگری و کارفرمایی همواره فصل الخطاب نهایی اختلافات کارگر و کارفرما بوده اند و براساس مثل مشهور هرچیز بگندد نمکش می زنند، اداره کار نمک اختلافات بوده است و حالا جالب است که در بویراحمد همین نمک گندیده است.
بنظر می رسد با بحران اشتغالی که وجود دارد، ادارات کار بخصوص در مرکز استان باید رویه قانونمدارنه تری اتخاذ نمایند و حمایت بیشتری از کارگران ارائه دهند تا همین سطح اشتغال موجود به مخاطره نیفتد، لذا لازم است که پیش از آنکه آخرین امیدها در اداره کار شهرستان بویراحمد از دست برود، هم مدیرکل و هم مقامات ارشد اجرایی و قضایی به مساله ورود کنند.
حکایت، قصه اداره کار بویراحمد است و ماجرای حل اختلاف و حمایت از کارگران در یک اداره شهرستانی، جایی که کارفرما با حمایت رئیس اداره به کارمند حامی کارگران به جرم صدور حکم حق و حقوق یک کارگر حمله می کند و می خواهد میز و کامپیوتر را بر سرش خراب کند تا آخرین پناه کارگران در شهرستان مرکز استان هم بر سر خودشان و حامیشان خراب شود.
مسئول هیات حل اختلاف کارگری و کارفایی اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی شهرستان بویراحمد ماجرا را اینگونه شرح می دهد: آقای .......، کارفرمایی که صاحب یک خرده صنعت کوچک در یکی از شهرک های صنعتی مرکز استان است، سال گذشته نسبت به اخراج یکی از کارگران اقدام کرد که همان موقع فرآیند قانونی انجام شد و رای حق و حقوق کارگر اخراجی برابر قانون صادر شد اما نتیجه تمکین از قانون، فحش و بد و بیراهی بود که از سوی کارفرما نصیب من شد این ماجرا گذشت تا امسال هم ماجرای کارگر دیگری از این کارفرما مطرح شد و دوباره حق به کارگر داده شد و برابر قانون برای وی حکم صادر شد اما آقای ........ علاوه بر تکرار ماجرای سال گذشته نزدیک بود که میز کامپیوتر را بر سرم بزند و قطعا اگر همکاران من نبودند امروز اصلا زنده نبودم حالا به علت روابط قوم و خویشی که با رئیس اداره دارد، از سوی رئیس تحت فشارم که یا باید دست از حمایت از کارگران بردارم و به آقای ....... رضایت بدهم و یا بدتر از اینها هم حقم است که سرم بیاید.
چنگیز غلامپور به دادستان و استاندار پناه می برد و می افزاید: حالا من یک راه دارم یا بر سر در اداره بزنم که حمایت از حقوق کارگر در مقابل کارفرما ممنوع و یا قید جان و کارم را بزنم پس کارگران برای حقشان مجبورند که دست به دامان مقامات ارشد قضایی و اجرایی شوند تا به این موضوع ورود کنند چون مدیران شهرستانی در حوزه کار بیشتر جانب کارفرما را می گیرند تا حقوق کارگر را.
ماجرا آنجا جالب می شود که اگرچه در کل کشور ادارات کار به ادارات کارفرما مشهورند اما هیچگاه به این آشکاری که اداره بویراحمد از کارفرما حمایت می کند، ظاهر نشده اند و سوری و ظاهری هم شده خود را حامی کارگر نشان داده اند.
البته ناگفته نماند که هیات های حل اختلاف کارگری و کارفرمایی همواره فصل الخطاب نهایی اختلافات کارگر و کارفرما بوده اند و براساس مثل مشهور هرچیز بگندد نمکش می زنند، اداره کار نمک اختلافات بوده است و حالا جالب است که در بویراحمد همین نمک گندیده است.
بنظر می رسد با بحران اشتغالی که وجود دارد، ادارات کار بخصوص در مرکز استان باید رویه قانونمدارنه تری اتخاذ نمایند و حمایت بیشتری از کارگران ارائه دهند تا همین سطح اشتغال موجود به مخاطره نیفتد، لذا لازم است که پیش از آنکه آخرین امیدها در اداره کار شهرستان بویراحمد از دست برود، هم مدیرکل و هم مقامات ارشد اجرایی و قضایی به مساله ورود کنند.
توضیح تابناک کهگیلویه و بویراحمد: سایت تابناک کهگیلویه و بویراحمد ضمن عذرخواهی از مخاطبان نام کارفرما را از گزارش حذف نموده است اما اگر مسئولین قضایی و اجرایی استان خواستار پیگیری موضوع باشند جزئیات ارائه خواهد شد.
