کار حزبی در جمهوری اسلامی ایران و پس از گذشت حدود 40 سال از عمر انقلاب هنوز نتوانسته است جایگاه مناسبی به نحوی که شفاف بتواند امور جامعه را پیگیری و میزان تاثیرگزارای و همچنین مسئولیت خود را در ناکارمدی بداند ، پیدا کند. اگر به تاریخ انتخابات ریاست جمهوری و منتخبین آن ها و همچنین انتخابات مجلس نگاهی بیندازیم ، خواهید دید در حالی که در هر دوره ای ، اصولگرایان و اصلاحطلبان داعیه پیروزی دارند اما عملا نه در به فعلیت درآوردن شعارهای خود پس از انتخاب انگیزه ای داشته اند و نه شاید اعتقادی عملی به این شعارها در ذهنشان بوده ! بلکه یک نوع وضعیت مبهم برای موج سواری اعلام می شود آن هم تا اعلام نتایج و نه منتخبین آن ها چندان اعتقادی به حزب و دسته بندی های سیاسی مرسوم در محل اجرا دارند.
تاکنون عمر حمایت از کاندید پیروز چه در مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری ، به یک سال نرسیده است و پس از گذشت مدتی از پیروزی ، اولین منتقدین منتخب ، خود طرفداران پر و پا قرص زمان انتخابات هستند.
روز گذشته دکتر وکیلی در مقاله ابتکار ، به نکاتی اشاره کرده است که با کمی توجه به آن ، متوجه می شوید وی از وضعیت موجود و سهم اصلاحطلبان و نوع برخورد با آن ها از طرف تیم روحانی چندان رضایت ندارد.
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، دکتر وکیلی اصلاح طلب ، یکی از افرادی بود که در زمان اوج محبوبیت خود و خریدار داشتن مواضعش ، به طور کامل از حسن روحانی که مواضعی مبهم در خصوص تعیین جناح داشت ، حمایت کرد و آنچه را در توان داشت در کمک به وی دریغ نکرد.
تشکیل کابینه و نارضایتی کامل اصلاحطلبان از ترکیب آن به وضوح روشن بوده است به گونه ای که غلامرضا تاجگردون هم با صراحت اعلام کرد از ترکیب کابینه روحانی رضایت ندارند.
اما دکتر وکیلی در این مقاله به تعریف و تمجید از محمود واعظی ، رئیس دفتر رئیس جمهور پرداخته است و ضمن آن به وی یادآور شده است که نقش جهانگیری کم رنگ شده است! جهانگیری که کاندید اصلاح طلبان بوده است و حتما این موضوع برای این طیف سیاسی خوشایند نیست!
واعظی در ارائه به رئیس جمهور خست به خرج نمی دهد
دکتر وکیلی در ابتدای مقاله خود به تعریف و تمجید از رئیس دفتر رئیس جمهور پرداخته است و نوشت : محمود واعظی در جایگاه رییس دفتر رییسجمهوری بهطور طبیعی نقش کلیدی دارد. به نوعی بالانسر کابینه به حساب میآید و در نقش روی صحنه رییسجمهوری دفتر او تاثیر زیادی دارد.
در مواردي حتي دفتر رييسجمهوري از اختيارات بيشتري نسبت به معاون اول برخوردار است. درست است كه رييس دفتر رييسجمهوري در كابينه راي ندارد اما راي ساز است.
در جهتدهي و مديريت ذهن رييسجمهوري نقش مهمي دارد و در تعيين دستور كار براي رييسجمهوري نقش كليدي ايفا ميكند. رييس دفتر در ميزان و نوع اطلاعاتي كه به رييسجمهوري ارايه ميشود نقش محوري دارد.
بنابراين نقش رييس دفتر رييسجمهوري در مديريت شخص رييسجمهوري و به تبع آن مديريت قوه مجريه نقش مهمي است و در رديف پس از رييس قوه قرار دارد. محمود واعظي هم فرد پركار و البته حزبي و تشكيلاتي است. محمد نهاونديان، رييس دفتر سابق اما تحرك تشكيلاتي نداشت. در واقع ميتوان اينگونه گفت كه تحرك روي صحنه نهاونديان كمتر از واعظي بود گرچه ممكن است پشت صحنه فعاليت بيشتري ميكرد. نقش واعظي قابل مقايسه با نهاونديان نيست چراكه واعظي ارتباطات گسترده اجتماعي و تشكيلاتي دارد و وقت زيادي براي ساماندهي حزب ميگذارد.
واعظی از حب و بغض حزبی به دور نیست!
وکیلی در بخش دیگری از مقاله خود به موضوع تاثیرپذیری واعظی از حزب خود می نویسد : نهاونديان اين نقشها را برعهده نداشت ضمن اينكه تعامل زيادي هم با بدنه اجتماعي نداشت. در اينكه هر فرد حزبي حتما حب و بغضهاي حزبياش را همراه خود دارد و واعظي هم از اين قاعده مستثني نيست، شكي نيست. واعظي هم به عنوان يك چهره تشكيلاتي حتما گرايشات حزبي خود را در جايگاه اداري و اجرايياش دخالت ميدهد اما اينكه آيا او نقش كاتاليزور را در دفتر رييسجمهوري هم ايفا ميكند يا نه و در فيلترينگ و سانسور اطلاعات چقدر موثر خواهد بود آنقدر اطلاعات دقيقي ندارم كه بيپروا در مورد آن بنويسم كما اينكه شنيدهام ايشان در ارايه اطلاعات به رييسجمهوري خست به خرج نميدهد.
جهانگیری اصلاحطلب در حاشیه!
نماینده کهگیلویه و بویراحمدی مردم تهران در بخش دیگری از صحبت هایش به صراحت از کمرنگ تر شدن نقش جهانگیری می گوید و بیان می کند : از سويي به نظر ميرسد كه در دور دوم رياستجمهوري روحاني نقش اسحاق جهانگيري كمرنگ و كمفروغ شده است و نقش برجستهاي كه در دور اول در اداره كابينه ايفا ميكرد در دوره دوم تكرار نشد. اما اينكه آيا كم فروغي جهانگيري صرفا نتيجه پرفروغي واعظي است يا نه را نميتوان به صورت متقن بيان و قضاوت كرد و البته بايد توجه داشت كه در اين اتفاق حتما المانها و متغيرهاي ديگري نيز تاثيرگذار بودهاند. محمود واعظي نقش برجستهاي هم در ارتباط دولت با مجلس ايفا ميكند. در دولت قبل از جايگاه وزير ارتباطات و در دوره جديد هم تعامل گستردهاي با نمايندگان مجلس داشته و دارد. او همواره تلاش ميكند در مجلس موثر باشد. آقاي واعظي بطور طبيعي با طيفي از نمايندگان در مجلس ارتباط حسنهاي دارد كه با تم حزب متبوعش يعني اعتدال و توسعه، سازگاري بيشتري دارد. ارتباط ايشان با فراكسيون مستقلين وخصوصا طيفي از آنها بسيار حسنهتر از ديگر نمايندگان است اما لزوما نميتوان اينگونه تعبير كرد كه اين ارتباط در جهت تضعيف فراكسيون اميد است.
گلایه یا هشدار وکیلی به واعظی
اما این مقاله پس از تعریف و تمجیدهای فراوان به بخشی از نکته پایانی و نتیجه گیری خود می رسد و به نوعی در قالب تحلیل به واعظی یادآور می شود که جایگاهش مرهون اصلاحطلبان خصوصا"امیدی "هاست و در ادبیاتی که هم می تواند به گلایه نزدیک باشد هم به هشدار از واعظی می خواهد متوجه باشد که کدام جریان وی را به چنین جایگاهی رسانده است!وکیلی در ادامه ی این مقاله نوشت : به هر روي محمود واعظي در جايگاه رييس دفتر رييسجمهوري اجازه ندارد گرايشات حزبي خود را دخالت دهد اما قطعا در ارتباطات فرانهاد رياستجمهوري مختار است با هر طيفي كه علاقهمند است ارتباط بگيرد. نميتوانيم تحكم كنيم كه بايد با اميديها ارتباط بهتري برقرار كند اما به هر روي انتظار داريم آقاي واعظي متوجه باشد كه جايگاهي كه در دولت به او رسيده مديون و محصول هزينه دادن كدام جريان سياسي و فعالان سياسي است.
به در گفت که دیوار بشنود!
دکتر وکیلی به طور حتم یکی از نخبگان سیاسی است و مطمئنا این مقاله با این ادبیات چند پهلو ، از تعریف و تمجید تا هشدار و به نوعی یادآوری به دولتی ها هدف خاصی را دنبال می کند و می توان از آن پس از تعریف و تمجید و سپس یاداوری شرایط چند ماه پیش ، هدف اصلی از بیان این مقاله ، روحانی بوده است و به قول معروف " به در می گوید که دیوار بشنود" ! که البته در پایان مقاله صراحتا دولت را تهدید می کند!
نکته پایانی این مقاله موید چنین تحلیلی است چرا که دکتر وکیلی در آخر مقاله می نویسد : قطعا آقاي واعظي با هوش و ذكاوتي كه دارد متوجه اين موضوع هست كه جايگاه كنونياش را مديون جريان اصلاحطلبي است. ايشان حتما به خاطر دارد تنها جرياني كه در مجلس در جريان انتخابات ٩٦ بيپيرايه و با تمام وجود و خالصانه آقاي رييسجمهوري را همراهي كرد فراكسيون اميد بود. هم در دعوت از رييسجمهوري و هم حمايت از دولت، اين فراكسيون اميد بود كه سينهچاك پشت دولت ايستاد. خدا نكند كه اين فراكسيون از دولت روحاني مايوس شود و با دولت زاويه پيدا كند.
مهدی مرادی