همه مشکلات و آسیب های اجتماعی از بیکاری افراد به خصوص جوانان در جامعه شکل گرفته و در برهه های طولانی به یک مشکل کلان تبدیل می شود.
کد خبر: ۱۱۳۶۸۱
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۹ 18 October 2015
به گزارش تابناک از قزوین، وقتی که به دنیا می آیی فرزندی، و پدر و مادر غصه ی تو را می خورند که در بهترین شکل بزرگ شوی، وقتی که بزرگ می شوی باز غصه تو را می خورند که بهترین شغل را پیدا کنی...
اما دریغ از یک شغل ساده و رده پایین...
همه مشکلات و آسیب های اجتماعی از بیکاری افراد به خصوص جوانان در جامعه شکل گرفته و در برهه های طولانی به یک مشکل کلان تبدیل می شود.
مشکلی که امروزه به یکی از بزرگترین دغدغه های خانواده ها تبدیل شده به طوری که اکثر خانواده ها یک الی دو فرزند بیکار در خانه دارند.
اگر کمی به اطراف خود دقت کنید خواهید دید که چقدر از اطرافیان تحصیل کرده بیکار بوده و مدت ها به دنبال یک شغل نه پردرآمد بلکه با درآمد متوسط و دایمی هستند.این روز ها بیکاری دمار از روزگار جوانان در آورده؛ موضوعی که باید یک فکر اساسی کرد تا به یک بحران اجتماعی تبدیل نشود.

کار هست ولی کم هست!
به قوق قدیمی ها کسی که بخواهد کار کند کار پیدا می کند، اما آن قدیم بود با جمعیت کم و کار زیاد؛ اما امروز خیل عظیمی از جوانان تحصیلکرده دنبال یک کار خیلی ساده و حتی کارگری هستند تا بیکار نمانند.
بله کار هست اما نه برای همه بلکه برای برخی نور چشمی ها...
نابرابری و بند پ .پ  یکی از ابزارهای کاربردی در برخی از سازمان هاست به طوری که با ورود آن به مراحل استخدام گاها مشاهده شده که چگونه یک جوان تحصیل کرده، متخصص و کارا جای خود را در آزمون و مصاحبه ها و در طی مراحل گزینش به فردی می دهد که پول و پارتی همراه دارد ورابطه های قوی پشت پرده او را ساپورت می کند.
موضوعی که گاها با آشکار شدن موجب نارضایتی برخی از خانواده ها و جوانان شده که مصداق عینی آن را می توان با کمی کنکاش و جستجو به راحتی درک کرد.

ازدواج؛ از شعار تا واقعیت
این روزها که آمار ازدواج  به شدت در حال کاهش و آمار طلاق در حال افزایش است می تواند این نکته را یادآور کند که یکی از دلایل آن اشتغال افراد است.
م .ک یکی از جوانانی که به دنبال کار است می گوید: قبل از ازدواج در یکی از شرکت های معتبر آزمون ورودی دادم و قبول هم شدم اما به مرحله مصاحبه نرسیدم در حالی که هم نمره بالایی در آزمون داشتم و هم تخصص کافی.
وی ادامه داد: در مراحل گزینش که چند ماهی به طول انجامید دوران نامزدی را پشت سر گذاشتم و به امید اشتغال ازدواج کردم، حالا سه ماهی می شود که بیکارم؛ من مانده ام و یک زندگی نو پا با هزینه های بالا و بیکاری، از همان روزی که شنیدم نمی توانم در این شرکت فعالیت کنم به دنبال کار هستم و با مدرک لیسانس حاضرم کارگری نیز بکنم تا چرخ زندگی ام بچرخد.
اما با توجه به کاهش ساخت و ساز ها کارگری هم گیر نمی آید.
همینطور قدم می زنم و حسین را می بینم که دنبال کار در روزنامه است و مدام به شماره های آن زنگ می زند.
حسین می گوید سال جاری در آزمون یکی سازمان دولتی نفر سوم شده است اما به دلایلی رد شده در حالی که تا نفر دهم قبول شده توانسته اند به آن سازمان راه یابند.
او که حسابی ناراحت است می گوید: از کسی که حق مرا زیر پا گذاشت نخوام گذشت.
حالا مدام شعار دهیم که جوانان بیایید و ازدواج کنید و تشکیل خانواده دهید؛ اما آیا فکری به حال اشتغال جوانان کرده ایم که از آنان توقع این چنینی داریم. اگر نه؟ بس توقع غیر منطقی مطرح نکنیم.

دانشگاه؛ توقع تو خالی
با تاسیس قارچ گونه دانشگاه های آزاد، غیردولتی، علمی کاربردی و، پیام نور و ... وضعیت به گونه ای شده که تحصیل و حوزه علمی کشور وارد فاز اقتصادی و تجاری شده و روز به روز به تعداد دانشگاه های بی کیفیت و مدرک ده افزوده می شود.
دانشگاه هایی که کمتر بار علمی دارند اما با اعطای آسان مدارک دانشگاهی به جوانان تنها کاری که می کنند این است که با شهریه های بالای تحصیل کرده بیکار تحویل جامعه می دهند، تحصیلکرده هایی که با دریافت مدرک از دانشگاه ها در کمترین زمان و با راحت ترین راه توقع پیدا می کنند تا بهترین شغل اداری را داشته باشند  و از اشتغال در کارهای ساده و پایین تر اگر پیدا شود پرهیز می کنند.
بله حال این روزهای دانشگاه هم خوب نیست، نیم میلیون از صندلی های دانشگاه آزاد و سایر دانشگاه ها یا بهتر است بگوییم مراکز آموزشی خالی است، این را می توان از دست و پا زدن آنها برای ثبت نام دانشجویان در تبلیغاتشان یافت.

چه باید کرد؟
شعار کافی است، اقتصاد مقاومتی، وام های خود اشتغالی،طرح های زود بازده؛ همه و همه خوب هست اما به شرطی که واقعا اجرا گردد نه اینکه صرفا برای ارایه گزارش و انجام کار صورت گیرد.
چقدر از این وام های اشتغال زایی به افراد واقعی پرداخت شده؟ چقدر از این مبالغ و تسهیلات برای اشتغال زایی صرف شده؟ چرا به اهداف این طرح ها دست نیافتیم؟
سوالی که یا بک پژوهش ساده می تواند به نتایج خوبی در آن دست یافت؛ شاید یا این مبالغ کم تسهیلات در این بازا لغزنده نتوان کاری کرد؛ شاید پیچ و خم های اداری برای راه اندازی کسب و کار طولانی و نفس گیر است؛ شاید طرح های خوب و حساب شده اجرا نکردیم و هزارن شاید که باید بررسی دقیق شود.
شاید هم در انتخاب نیروی انسانی سازمان ها و افراد ملاک های گزینش را جور دیگر طراحی کرده ایم.
موضوع دیگری که می توان به آن اشاره کرد این است که برخی از سازمان ها چه دولتی  و چه خصوصی از افراد مسن و بازنشسته استفاده می کنند و فرصت اشتغال را برای جوانان تازه نفس و تحصیل کرده می گیرند؛ موضوعی که بارها بر لغو آن تاکید شده است اما تا کنون کمتر کسی به نحوه اجرای آن نظارت داشته است.

بیکاری؛ افسردگی، اعتیاد و بیماری
هر چیزی عوارضی دارد، عوارض بیکاری هم بیماری های فکری و اعتقادی است که در کمین جوانان است؛ افسردگی یکی از مشکلات بیکاری برای جوانانی است که نمی توانند پا روی اعتقادات خود بگذارند و به همین دلیل دچار افسردگی و سرخوردگی می شوند.
برخی دیگر از جوانان بیکار در معرض تهدید افراد سودجو قرار می گیرند و به دام اعتیاد و آسیب های اجتماعی گرفتار می شوند.

به امید روزی که همه مشکلات جوانان از اشتغال گرفته تا ازدواج و تحصیل مرتفع گردد.
علیرضا جلالی فعال رسانه ای قزوین

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
محمود
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۹
سلام
پارتی باز ی در استخدام تامین اجتماعی قزوین از حد گذشته است کسی نمی توان نظارت کند ناظر داریم ولی نظارت نه
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار