گذشته ی بنده روشن است و طبیعتاً از طیف اصلاح‌طلبان به صحنه‌ی انتخابات می‌آیم. البته لازم به ذکر است که کاندیدای اصلاح طلب هستم اما نگاهم به تمام مردم است، نه فقط اصلاح طلبان.
آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگو پایگاه خبری کبنانیوز با البرز بنام یکی از کاندیدای حوزه انتخابیه کهگیلویه است.
اشاره؛ البرز بنام، پزشکی نام‌آشنا است که ۳۰ سال از عمر خود را صرف طبابت در مناطق محروم کرد؛ او بخشی از تحصیلات خود را در اروپا گذرانیده و به حسن اخلاق مشهور است؛ بنا بر شنیده‌ها در محافل سیاسی او قصد کاندیداتوری در شهرستان کهگیلویه برای انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی را دارد برای بررسی این موضوع پای صحبت‌های او نشستیم.
آقای بنام، مدتی است که اعلام کاندیداتوری حضرتعالی برای انتخابات هفت اسفند، نقل محافل شده است. آیا این خبر را تایید می کنید؟
بله. با توجه به این که دوستان بنده در جریان اصلاحات (چپ) بنا را بر این گذاشتند که افرادی که این توانایی را در خور می بینند ثبت نام نمایند، بنده هم با قبول شرایط و پارامتر های اجماع چنین قصدی را دارم.
از چه طیفی کاندیدا می شوید؟
گذشته ی بنده روشن است و طبیعتاً از طیف اصلاح‌طلبان به صحنه‌ی انتخابات می‌آیم. البته لازم به ذکر است که کاندیدای اصلاح طلب هستم اما نگاهم به تمام مردم است، نه فقط اصلاح طلبان.
دکتر در خودتان چه دیده اید که چنین تصمیمی را گرفتید؟ چه توانایی‌هایی دارید و چه ضرورتی برای اعلام حضور دیده‌اید؟
هیچ ضرورتی بالاتر از این نبوده که بی عدالتی و تضییع حق مردم را طببینم. نمی‌توانم در شرایطی که ظلم و فساد را در جامعه می‌بینم، بی‌تفاوت بنشینم و به حال مردمی که از نزدیک در کنارشان بودم و مشکلاتشان را دیدم، بی‌توجه باشم در حالی که پتانسیل و توان حل مشکلات مردم را در خودم می‌بینم. حضورم را موثر یافتم و به صحنه ی انتخابات آمدم چون می دانم مشکلات
اساسی مردم یک روزه و با تصمیمات زودبازده ولی کم بازده حل نمی‌شود. جای سیستم‌های مدیریتی و سیستم‌های نظارتی عوض شده، هیچ کدام وظیفه ی خود را
انجام نمی دهند و یا با کیفیت بسیار پایینی انجام می دهند، و هیچ کس در این اثنا به این فکر نیست که خشت اول را کج نهادند و مبنا را رفاه مردم قرار ندادند، لذا همه ی کار ها نتیجه ی عکس می دهد. چیزی که حضور را بر من واجب کرد پتانسیلی بود که بنده در خود دیدم واحساس کردم راه حل‌های اساسی، بنیادین و صحیح مشکلات کهگیلویه ی بزرگ را میدانم و توانایی به اجرا رساندن برنامه های خودم را دارم. ان شاء الله اگر توفیق نصیبم شد و توانستم نماینده‌ی مجلس شوم، مردم خواهند دید که با یک برنامه‌ریزی صحیح و اجرای صحیح‌تر آن، گره از کارشان باز خواهد شد.
شناخت مردم را از خودتان چگونه می بینید؟ در این سالها چقدر در بین آنها بودید و چقدر به استقبال مردم خوش بین هستید؟
حدود ۲۵ سال به مردم بزرگوار کهگیلویه بزرگ خدمت کردم (در کسوت پزشکی و سوابق اجرایی که داشتم) و در طول این بیست و پنج سال با همه‌ی طوایف شهرستان و اقشار مختلف جامعه آشنایی نزدیک و متقابلی داشتم. از قدیم الایام و زمانی که اصلاً قصد کاندیداتوری نداشتم، به تمام نقاط شهرستان مسافرت می‌کردم و با مردم آنها نشست و برخواست داشتم. فکر می‌کنم که یک تحقیق میدانی می‌تواند به شما ثابت کند که در طول این چند سال به دورترین نقاط این شهرستان رفته ام و مردمشان مرا به خوبی می شناسند. به همان اندازه که در طول این بیست و پنج سال به مردم خدمت صادقانه کردم، به استقبال آنها هم امیدوارم. مردم بهتر از هرکسی می فهمند که چه کسی به آنها خدمت خالصانه کرده است و چه کسی در ایام انتخابات از آنها استفاده‌ی ابزاری می‌کند، لذا به استقبال مردم خوش بین هستم.
آقای دکتر، شما هشت سال پیش هم برای انتخابات مجلس شورای اسلامی کاندیدا شدید ولی قبل از انتخابات انصراف دادید. کمی از خاطرات آن روز ها نقل کنید و بفرمائید که اصلاً شما به نفع چه کسی و چرا انصراف دادید؟
من به نفع شخص خاصی کنار نرفتم، به نفع اصلاحات و به نفع مردم کنار رفتم. در آن دوره برای جلوگیری از سردرگمی مردم و تعدد کاندیداهای اصلاح‌طلب و برای موفقیت جریان سیاسی مورد تایید مردم کنار رفتم. اگر چه می‌دانستم این راهی که انتخاب شد نتیجه‌ای ندارد و جریان سیاسی من زمانی موفق است که همدل و همسو با مردم باشد، اما صرفاً به خاطر انجام وظیفه‌ای که بر گردنم بود انصراف دادم. من فکر می کنم دو عامل در این که «بنام» به عنوان کاندیدای اصلاح طلب به صندوق های رای نرسید نقش داشتند که موجب شکست جریان سیاسی در آن سال و شکست مردم شدند. اولاً شیطنت سیاسی برخی از همفکرانمان که برداشت های اشتباهی داشتند و دوماً آلزایمر سیاسی برخی از دوستان ما که فراموش کردند چه کسی گرگ باران دیده‌ی جریان اصلاحات است.
نظر شما در مورد تایید صلاحیت ها در کهگیلویه چیست؟ به نظر شما خودتان تایید صلاحیت می شوید؟
من امیدوارم که تمام دوستان تائید صلاحیت بشوند و خودمان به اجماع کامل برسیم، قبل از اینکه مجبور بشویم محدودیت‌هایی را بپذیریم. معیارهای تائید صلاحیت شورای محترم نگهبان و تشخیص این شورا کاندیداها را از فیلتر عبور می‌دهد و ما نمی توانیم پیش بینی کنیم. ولی اعتقاد بنده این است که الان نشستن و پیش بینی عملکرد شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها، کاری بیهوده و بی‌اساس است. معتقدم الان باید کنار هم بنشینیم و طرح ها و الگو های مختلف اجماع را متناظر با تمام تصمیمات ممکن توسط شورای نگهبان مشخص کنیم. و اما در مورد شخص خودم، فکر نمی کنم مشکلی در کارنامه ام وجود داشته باشد.
سابقه ی اصلاح طلبی شما به چه زمانی برمی گردد؟
فکر می‌کنم به ازل بر می گردد (با خنده). قبل از انقلاب همراه با مردم بودم و نهضت امام خمینی (ره) را مسیر حرکت خود می‌دانستم و حتی توسط ساواک بازداشت و شکنجه هم شدم. پس از پیروزی انقلاب هم که دو جریان فکری چپ و راست در کشور شکل گرفت، از همان روز های اول تا همین الان بدون هیچ تخطی و لغزشی (حتی یک روزه) و بدون foul (فول) سیاسی، همیشه تفکرات چپ خود را حفظ کردم. لب کلام اینکه قبل از انقلاب روحیه ی انقلابی داشتم و بعد از انقلاب هم روحیه‌ی اصلاحی داشتم و اصلاح طلب بودم و خواهم ماند.
همه در این دوره منتظر اجماع هستند، با توجه به تجارب دو دهه ی گذشته تحلیل شما از روند اجماع چیست؟
کلمه ی اجماع به طور کلی زیباست و اگر به انحراف کشیده نشود مورد تایید است، چرا که به اتحاد مردم خواهد انجامید و ثمره ی نهایی آن هم پیشرفت منطقه است. در مورد روند اجماع باید عرض کنم : اولاً، تمام ارکان آن از جمله شوراها و تجمیع نظر کاندیدا ها باید لحاظ بشود. دوماً، پارامترهایی که منجر به گزینش بهترین خواهند شد اعمال شوند. یعنی فردی که ثابت قدم مانده و برنامه های علمی و عملی دارد و توان انجام برنامه ها را دارد گزینش شود تا بهترین انتخاب صورت گیرد و نه راحت ترین انتخاب.
شما در جریانات سیاسی سابقه ی روشن تری نسبت به سایرین دارید، اما می‌خواهم بدانم این که همیشه به آقای منطقیان نزدیک تر بوده اید را تائید می‌کنید؟ در این دوره شرایط حمایت وی از شما چگونه خواهد بود؟
بله. تائید می کنم. چون آقای منطقیان و همفکرانش هم در همین طیف سیاسی بودند و خارج از چارچوب های فکری بنده نبوده اند ولی جبر و شرایط حاکم بر انتخابات در این دو دهه موجب شد با وجود اینکه ارادت بنده نسبت به آقای لاهوتی کمتر از آقای منطقیان نیست، یکی از این دو مسیر را انتخاب کنم.
همان طور که اکثریت مردم هم مجبور بودند از میان این دو شاخه ای که هردو به یک تنه ی فکری متصل اند یکی را انتخاب کنند. البته تاکید می کنم که بنده طرفدار این جریان هستم و طرفدار اشخاص نیستم و همه ی بزرگان این جریان برای من محترم هستند لذا نسبت به هردو بزرگوار دیدگاه یکسان و مثبتی دارم. امیدوارم که دیگر به مشکلات دامن زده نشود تا مسیر اصلی همه ی ما آسیب نبیند. در مورد حمایت آقای منطقیان از بنده هم باید عرض کنم که با توجه به شناختی که از اخلاق سیاسی ایشان دارم، از نظر مثبت ایشان مطئمنم. البته اتفاقات دوره گذشته (دوره ماقبل) ثابت کرد که همه چیز هم تحت کنترل آقای منطقیان نبود.
چقدر به اجماع آقایان لاهوتی و منطقیان روی دکتر البرز بنام امیدوار هستید؟
من یقین دارم که این دو بزرگوار بیشتر از ما رنج این جریان را کشیده اند و درد آن را حس می کنند، لذا من و امثال بنده را نیز به خوبی درک می‌کنند و فکر می کنم تجربه ی آنها کمک می کند تا با نگاهی دقیق به رزومه و عقبه ی اینجانب بتوانند تصمیم درستی را اتخاذ فرمایند و به رویکرد مشترکی برسند.
اشاره؛ البرز بنام، پزشکی نام‌آشنا است که ۳۰ سال از عمر خود را صرف طبابت در مناطق محروم کرد؛ او بخشی از تحصیلات خود را در اروپا گذرانیده و به حسن اخلاق مشهور است؛ بنا بر شنیده‌ها در محافل سیاسی او قصد کاندیداتوری در شهرستان کهگیلویه برای انتخابات دور دهم مجلس شورای اسلامی را دارد برای بررسی این موضوع پای صحبت‌های او نشستیم.
آقای بنام، مدتی است که اعلام کاندیداتوری حضرتعالی برای انتخابات هفت اسفند، نقل محافل شده است. آیا این خبر را تایید می کنید؟
بله. با توجه به این که دوستان بنده در جریان اصلاحات (چپ) بنا را بر این گذاشتند که افرادی که این توانایی را در خور می بینند ثبت نام نمایند، بنده هم با قبول شرایط و پارامتر های اجماع چنین قصدی را دارم.
از چه طیفی کاندیدا می شوید؟
گذشته ی بنده روشن است و طبیعتاً از طیف اصلاح‌طلبان به صحنه‌ی انتخابات می‌آیم. البته لازم به ذکر است که کاندیدای اصلاح طلب هستم اما نگاهم به تمام مردم است، نه فقط اصلاح طلبان.
دکتر در خودتان چه دیده اید که چنین تصمیمی را گرفتید؟ چه توانایی‌هایی دارید و چه ضرورتی برای اعلام حضور دیده‌اید؟
هیچ ضرورتی بالاتر از این نبوده که بی عدالتی و تضییع حق مردم را طببینم. نمی‌توانم در شرایطی که ظلم و فساد را در جامعه می‌بینم، بی‌تفاوت بنشینم و به حال مردمی که از نزدیک در کنارشان بودم و مشکلاتشان را دیدم، بی‌توجه باشم در حالی که پتانسیل و توان حل مشکلات مردم را در خودم می‌بینم. حضورم را موثر یافتم و به صحنه ی انتخابات آمدم چون می دانم مشکلات
اساسی مردم یک روزه و با تصمیمات زودبازده ولی کم بازده حل نمی‌شود. جای سیستم‌های مدیریتی و سیستم‌های نظارتی عوض شده، هیچ کدام وظیفه ی خود را
انجام نمی دهند و یا با کیفیت بسیار پایینی انجام می دهند، و هیچ کس در این اثنا به این فکر نیست که خشت اول را کج نهادند و مبنا را رفاه مردم قرار ندادند، لذا همه ی کار ها نتیجه ی عکس می دهد. چیزی که حضور را بر من واجب کرد پتانسیلی بود که بنده در خود دیدم واحساس کردم راه حل‌های اساسی، بنیادین و صحیح مشکلات کهگیلویه ی بزرگ را میدانم و توانایی به اجرا رساندن برنامه های خودم را دارم. ان شاء الله اگر توفیق نصیبم شد و توانستم نماینده‌ی مجلس شوم، مردم خواهند دید که با یک برنامه‌ریزی صحیح و اجرای صحیح‌تر آن، گره از کارشان باز خواهد شد.
شناخت مردم را از خودتان چگونه می بینید؟ در این سالها چقدر در بین آنها بودید و چقدر به استقبال مردم خوش بین هستید؟
حدود ۲۵ سال به مردم بزرگوار کهگیلویه بزرگ خدمت کردم (در کسوت پزشکی و سوابق اجرایی که داشتم) و در طول این بیست و پنج سال با همه‌ی طوایف شهرستان و اقشار مختلف جامعه آشنایی نزدیک و متقابلی داشتم. از قدیم الایام و زمانی که اصلاً قصد کاندیداتوری نداشتم، به تمام نقاط شهرستان مسافرت می‌کردم و با مردم آنها نشست و برخواست داشتم. فکر می‌کنم که یک تحقیق میدانی می‌تواند به شما ثابت کند که در طول این چند سال به دورترین نقاط این شهرستان رفته ام و مردمشان مرا به خوبی می شناسند. به همان اندازه که در طول این بیست و پنج سال به مردم خدمت صادقانه کردم، به استقبال آنها هم امیدوارم. مردم بهتر از هرکسی می فهمند که چه کسی به آنها خدمت خالصانه کرده است و چه کسی در ایام انتخابات از آنها استفاده‌ی ابزاری می‌کند، لذا به استقبال مردم خوش بین هستم.
آقای دکتر، شما هشت سال پیش هم برای انتخابات مجلس شورای اسلامی کاندیدا شدید ولی قبل از انتخابات انصراف دادید. کمی از خاطرات آن روز ها نقل کنید و بفرمائید که اصلاً شما به نفع چه کسی و چرا انصراف دادید؟
من به نفع شخص خاصی کنار نرفتم، به نفع اصلاحات و به نفع مردم کنار رفتم. در آن دوره برای جلوگیری از سردرگمی مردم و تعدد کاندیداهای اصلاح‌طلب و برای موفقیت جریان سیاسی مورد تایید مردم کنار رفتم. اگر چه می‌دانستم این راهی که انتخاب شد نتیجه‌ای ندارد و جریان سیاسی من زمانی موفق است که همدل و همسو با مردم باشد، اما صرفاً به خاطر انجام وظیفه‌ای که بر گردنم بود انصراف دادم. من فکر می کنم دو عامل در این که «بنام» به عنوان کاندیدای اصلاح طلب به صندوق های رای نرسید نقش داشتند که موجب شکست جریان سیاسی در آن سال و شکست مردم شدند. اولاً شیطنت سیاسی برخی از همفکرانمان که برداشت های اشتباهی داشتند و دوماً آلزایمر سیاسی برخی از دوستان ما که فراموش کردند چه کسی گرگ باران دیده‌ی جریان اصلاحات است.
نظر شما در مورد تایید صلاحیت ها در کهگیلویه چیست؟ به نظر شما خودتان تایید صلاحیت می شوید؟
من امیدوارم که تمام دوستان تائید صلاحیت بشوند و خودمان به اجماع کامل برسیم، قبل از اینکه مجبور بشویم محدودیت‌هایی را بپذیریم. معیارهای تائید صلاحیت شورای محترم نگهبان و تشخیص این شورا کاندیداها را از فیلتر عبور می‌دهد و ما نمی توانیم پیش بینی کنیم. ولی اعتقاد بنده این است که الان نشستن و پیش بینی عملکرد شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها، کاری بیهوده و بی‌اساس است. معتقدم الان باید کنار هم بنشینیم و طرح ها و الگو های مختلف اجماع را متناظر با تمام تصمیمات ممکن توسط شورای نگهبان مشخص کنیم. و اما در مورد شخص خودم، فکر نمی کنم مشکلی در کارنامه ام وجود داشته باشد.
سابقه ی اصلاح طلبی شما به چه زمانی برمی گردد؟
فکر می‌کنم به ازل بر می گردد (با خنده). قبل از انقلاب همراه با مردم بودم و نهضت امام خمینی (ره) را مسیر حرکت خود می‌دانستم و حتی توسط ساواک بازداشت و شکنجه هم شدم. پس از پیروزی انقلاب هم که دو جریان فکری چپ و راست در کشور شکل گرفت، از همان روز های اول تا همین الان بدون هیچ تخطی و لغزشی (حتی یک روزه) و بدون foul (فول) سیاسی، همیشه تفکرات چپ خود را حفظ کردم. لب کلام اینکه قبل از انقلاب روحیه ی انقلابی داشتم و بعد از انقلاب هم روحیه‌ی اصلاحی داشتم و اصلاح طلب بودم و خواهم ماند.
همه در این دوره منتظر اجماع هستند، با توجه به تجارب دو دهه ی گذشته تحلیل شما از روند اجماع چیست؟
کلمه ی اجماع به طور کلی زیباست و اگر به انحراف کشیده نشود مورد تایید است، چرا که به اتحاد مردم خواهد انجامید و ثمره ی نهایی آن هم پیشرفت منطقه است. در مورد روند اجماع باید عرض کنم : اولاً، تمام ارکان آن از جمله شوراها و تجمیع نظر کاندیدا ها باید لحاظ بشود. دوماً، پارامترهایی که منجر به گزینش بهترین خواهند شد اعمال شوند. یعنی فردی که ثابت قدم مانده و برنامه های علمی و عملی دارد و توان انجام برنامه ها را دارد گزینش شود تا بهترین انتخاب صورت گیرد و نه راحت ترین انتخاب.
شما در جریانات سیاسی سابقه ی روشن تری نسبت به سایرین دارید، اما می‌خواهم بدانم این که همیشه به آقای منطقیان نزدیک تر بوده اید را تائید می‌کنید؟ در این دوره شرایط حمایت وی از شما چگونه خواهد بود؟
بله. تائید می کنم. چون آقای منطقیان و همفکرانش هم در همین طیف سیاسی بودند و خارج از چارچوب های فکری بنده نبوده اند ولی جبر و شرایط حاکم بر انتخابات در این دو دهه موجب شد با وجود اینکه ارادت بنده نسبت به آقای لاهوتی کمتر از آقای منطقیان نیست، یکی از این دو مسیر را انتخاب کنم.
همان طور که اکثریت مردم هم مجبور بودند از میان این دو شاخه ای که هردو به یک تنه ی فکری متصل اند یکی را انتخاب کنند. البته تاکید می کنم که بنده طرفدار این جریان هستم و طرفدار اشخاص نیستم و همه ی بزرگان این جریان برای من محترم هستند لذا نسبت به هردو بزرگوار دیدگاه یکسان و مثبتی دارم. امیدوارم که دیگر به مشکلات دامن زده نشود تا مسیر اصلی همه ی ما آسیب نبیند. در مورد حمایت آقای منطقیان از بنده هم باید عرض کنم که با توجه به شناختی که از اخلاق سیاسی ایشان دارم، از نظر مثبت ایشان مطئمنم. البته اتفاقات دوره گذشته (دوره ماقبل) ثابت کرد که همه چیز هم تحت کنترل آقای منطقیان نبود.
چقدر به اجماع آقایان لاهوتی و منطقیان روی دکتر البرز بنام امیدوار هستید؟
من یقین دارم که این دو بزرگوار بیشتر از ما رنج این جریان را کشیده اند و درد آن را حس می کنند، لذا من و امثال بنده را نیز به خوبی درک می‌کنند و فکر می کنم تجربه ی آنها کمک می کند تا با نگاهی دقیق به رزومه و عقبه ی اینجانب بتوانند تصمیم درستی را اتخاذ فرمایند و به رویکرد مشترکی برسند.