از ابتدای خلقت بشر وقبل از حضور زبان ،برای ارتباط با دیگران ،شاید انسان ،از خود پرسیده باشدکه من !کیستم ؟ چیستم ؟ برای چه چیزی اینجا هستم ؟ به قول دکتر شریعتی ،من چیستم ؟ برجا زکاروان سبک بار آرزو ،خاکستری به راه ….
آنچه در این مطلب به آن پرداخته می شود ،وجه ها وچهره های یک انسان از نگاه من های متعددو مختلف است .
من شخصی هستم که در منظومه شمسی از کهکشان راه شیری زندگی می کنم وبعد من انسانم ،متعلق به زمین با همه عظمت وشکوه ستارگان وخروش دریاها وریزش آبشارها وترس
وتاریکی وغار وجنگ ورنج وگنج والماس آفریقا واقیانوس ورود وصحرا وکویر
من انسانم ،خلیفه خداوند بر زمین ،میراث دار قبل از تاریخ وقبل از حضور آتش وقبل از حضور زبان وقبل از حضور نوشتن ..
من انسانم ،میراث دار ،ادریس پیامبر وصبر ایوب وطوفان نوح وید بیضای موسی ودم مسیحایی عیسی ورساله پولس وانجیل یوحنا ویهودا وروم وعالم مثل افلاطونی ومنطق ارسطو وفلاسفه یونان واسکندرمقدرونی ونرون وآتیلا وتمدن یونان وتمدن مایاها وتمدن آفریقا وتمدن های ویران شده وغرور های بر باد رفته وعشق های دلپذیر رمئووژولیت ونوشته های شکسپیر وجنگ های ناپلئو وخیالات دون کیشوت وقهرمانی رابین هود وگیوم تل ورنج های جنگ جهانی اول ودوم وتجربه تلخ حرمت به غارت رفته یک زن لهستانی وسوز سرمای مسکو ودرد اردوگاههای هیتلر وانفجارهای پیاپی بندرگاههای لندن ودرد ویکتور فرانکل ودلمشغولی های یک دلقک ومردی که می خندد وهزاران ناگفته فرحناک وهزاران رنج ناشمرده بشری در روح کافکا وشک هیوم وتردید اسپینوزا ودردجاودانگی اونامونوومیراث دار همه درد ها وشکوفه ها وزایمانها ومرگ ها وتحقیر ها وافتخار همه پیروزی ها ولذت همه برنده شدن ها .
من انسانم ، وارث کلام همه فلاسفه وعشق همه شاعران ونبوغ همه خلاقان وبنیاد های ویران شده از جهل وشلاق وتحمیق وترس و زور وبنیاد های برجای مانده از عدل وداد ومروت ومردانگی .
من آسیایی ام، میراث دار تمدن های کهن ایران وبابل وکلدانیان وآشوریان وبین النهرین وشوش وپارس ومقبره های جاودانه مصر وسرزمین سبای سلیمان وبلفیس وحرمت بیت المقدس وشمع های روش معابد اورشلیم وبناهای ماندگار بنارس ولهاسا وپنجاب ورنج بودا ودرد کریشنا وغرور مهاراجه ها وتلخی سرنوشت و فقر کودکان هندی وتیغ آخته امپراطوران ژاپن وچین وکونگ فو ومسافرت های طولانی ونعره ببرها وغرش پلنگ ها وسخنان عصیانگرانه اوشو وملایمت آوازهای دلپذیر مادران قاره کهن.
من آسیایی ام ،میراث دار کلام جاودانه محمد در ظلمات اعراب جاهلی عربستان وشکوه اهورایی زرتشت وکاخ های تخت جمشید ومعبد آناهیتا وچغازنبیل ومقبره شوش دانیال وآب گرم های سرین وسوز سرمای تبریز وارومیه ورطوبت دایم رشت وگیلان ومازندران وآستارا،همراه شکوه کاسپین کوچک شده وعظمت خزر ورود ارس وسنگ های کندوان وبلوغ دختران ترکمن ،شکفته از زه جامه هاشان .
من ،آسیایی ام ،میراث دار حکومت های ستمگر وقتل عام های خونین وعشق های دلپذیر وامق وعذرا ولیلی ومجنون وبیزن ومنیژه .من آسیایی ام، وامدار تمدن مصر ورود نیل وفلات های سربلند تبت وپامیر تا در معابد بلندشان مراقبه وراز ونیاز کنم وبر هوای نفسم غلبه نمایم .
من آسیایی ام ،میراث خوار همه پیامبران الهی وهمه رنج های شعب ابی طالب وجهالت ابوجهل وابولهب ورنج بلال حبشی وصداقت ابوذر در مقابل خلیفه وکاخ سبز دمشق وخانه گلین فاطمه وذولفقار فارق علی وهمه مدعیان دروغین از مسیلمه کذاب تا فرقه های نوظهور امروزین تا دیوار پابرجای چین ومزارع چای سیلان ورقص هندی وبروسلی هنگ کنگی وعارفان عرصه معرفت وجانیان ظالم چنگیزی وحاکمان دادگستر نوشیروانی وشکوه حسرت برانگیز خسرو پرویز وکیقباد وسینه ستبر رستم وگیو وسهراب وتن رویین اسفندیار وشمشیر خون آلود صفاک عرب تا دست نوازش ضامن آهو ومهربانی مسیحایی حاکم حبشه با جعفر ابن ابی طالب .
من آسیایی ام ،وارث همه مهربانی محمد ومحبت بی دریغ عیسی ورنج بی شمار بودا وعمق نگاه کنفسیوس ورود گنگ واورست بلندقامت ونیروانا واشراق والهام ومعبد ومسجد وشور وعشق شعر
من ایرانی ام ،وامدار تمدن مادها وپارس ها وپارت ها ،میراث خوار زرتشت وکورش وداریوش وکاخ ها ورویاها وتلخ کامی ها .
من ایرانی ام ،با عقبه هزاران سال تمدن کهن واقوام مختلف کرد وترک ولر وبلوچ وترکمن وعرب ولهجه ها وگویش های مختلف وزبانهای دیرپای .
من ایرانی ام ،با پیشینه تاریخی مقبره ها ومعابد ومساجد وشعرهای ابوحافظ سغدی و بوی جوی مولیان رودکی وعرفان وزهد عبدالله انصاری وبایزید بسطامی وادعاهای غریب منصور حلاج ونبوغ خیال انگیزفردوسی وشعف سرور مولوی وایهام وابهام حافظ وعاشقانه های سعدی ونکته های صائب ودهلوی وقصیده های محتشم وکلیم کاشانی ودردهای عاشقی شهریار ونسیم وگون کدکنی وآیدای شاملو وزمستان اخوان وآرش سیاوش کسرایی وپاییز قیصر امین پور تا پایی که جا ماند وزلفی که بر باد رفت .
من ایرانی ام ،باعقبه شکوه کاخ های مداین وکسری و نبرد قادسیه وحمله چنگیز ونبرد جلال الدین خوارزمشاه تا نبرد نادرشاه وشاه اسماعیل وقتل عامهای آقامحمد خان و مناره های کله در کرمان ومرگ پادشاهی برای هندوانه ای .
من ایرانی ام ،میراث دار ،قصرشیرین وشوش وهگمتانه وزمستان کردستان وتابستان آبادان وجنگ نابرابر ورنج خرمشهر وپاوه وسرپل زهاب وگیلانغرب وکله قندی وهورالعظیم وبوی عود شلمچه وتلخی حرمت برباد رفته سوسنگردی ها وشور وصف ناپذیر زنان کرد در رقص های دل انگیز وپایکوبی ترک ها وهلهله لرها ونغمه جانسوز بلوچ ها ودایه دایه لرستانی ها …
من جنوبی ام ،بالهجه شیرین وآغوش گرم وخنکای مهربانی وگرما ودشداشه وچفیه ونفت وپالایشگاه آبادان وپتروشیمی ماهشهر وبندر خرمشهر وزمستان دلپذیر کیش وسواحل مرجانی اش .
من جنوبی ام ،عرب خوزستانی ولر کهگیلویه ومرد بویراحمد وایل چهارلنگ وهفت لنگ بختیاری وترک قشقایی ودنای سرفراز وغلبه گرمای نادری وچارشیر اهواز ویخبندان شهرکرد .
من جنوبی ام ،با عقبه تمدن پارس تا شوش دانیال ومقبره ها وعشق ها ورنج ها ی مردم تهی دست اما باسخاوت ،فقیر ولی مهمان نواز ،از شیراز با لهجه های خوش ووضع بی مثالش تا دروازه کازرون وقرآن وپل خواجو وآرامگاه حافظ وسعدی وغارشاپور تا عسلویه وماهشهر وآغاجری وبهبهان ودهدشت وهرمزگان وبندرعباس وخشت وکمارج وکنگان وهمه جنوبی های خون گرم ومهربانی که گرما راه نفس را بر آنان می بندد تا برای ایرانیان در تمام ایران نفت استخراج کنند، تا مردم بیجار ویاسوج وارومیه شهر کردواراک ، در زمستان سرد ،تن به دلپذیری گرمای بخاری ها بدهند ورنج سرما آزارشان ندهد .
من جنوبی ام ،میراث دار حمله پرتغالی ها ونبرد ارتش پیشرفته با زنان خرمشهری با چوب دستی های بلند ودختران سوسنگردی با تانک های عراقی .
من لر هستم ،میراث دار ریسعلی دلواری ونبرد با نامحرمان وسادگی بابا طاهرعریان ولهجه شیرین وسادگی کودکانه ودامپروری ونغمه داودی مسعود بختیاری وملک مسعود وسینا سرلک تا نوای شور انگیز سرنا ودهل وغرش صدای برنو وشیهه اسب وگستاخی صدای بزغاله ها در سیه چادر عشایری .
من لرهستم ،با میراث برجای مانده از کریم خان وکیل الرعایا وشمشیر آخته لطفعلی خان وهمدلی همه طوایف بختیاری ومسجد سلیمانی وکوهمره ای وبویراحمدی وپادنای سمیرم .
من لر هستم ، متعلق به همه سرزمین وهمه تاریخ کشورم ،هنگام نبرد در خرمشهر وهویزه تا مقابله با تیمور گورکان در تنگ تکاب ونبرد اسکندر در دشت روم ومبارزه با متجاوزان حرمت ناموس وقاعده مردانگی ،با سیره علی علیه السلام ،مردانه وبامروت جنگیدم ،هرگاه انگلیسی ها به جنوب حمله کردند در قالب ریسعلی بودم وهرگاه دشمنان از شمال آمدم با سپاه عباس میرزا به مقابله برخاستم ،جانم را در طبق اخلاص گذاشتم ودر همیشه تاریخ مظلوم بودم ولی بیچاره وزبون نبودم وبه مملکتم خیانت نکردم .
اگر چه امروزه در شهرهای مختلفی بلوغ یافتم وبه شهرتی یا مکنتی رسیدم ،اما ابتدا ،انسانم وبعد ایرانیم وبعد جنوبی وبعد به عنوان یک قومیت ،لر تبارم وریشه در رودخانه های مارون وبشار دارم .من لرهستم ،هموطن همه ایرانیان در پاکدامنی وخلوص وسادگی وغیرت ومردانگی ،اما خدمتگزاری بی منت وبدون خدعه.
اگر کسی بر طبل تفرقه می کوبد ومن وتورا ، به عنوان لر وترک وکرد وبلوچ وعرب ،تقسیم بندی می کند،فقط برای ایجاد تفرقه وکاهش وحدت ملی وبرپایی خیمه نفاق بین من وشماست.
من ایرانی ام ، هم یک قومیت هم یک انسان وهم یک نژاد اما هیچکدام نیستم وهمه هستم ،من ایرانی ام ،ترک ولر وکرد وعرب وبلوچ ،تفاوتی نداریم ،برادر وبرابریم ،مالک همه خاک وطن وهمه
حرمت خون شهیدانش وحرمت پرچم ایران زمینم ،نه من ونه شما ونه هیچکسی ، در شطرنج دشمنان نقشی بازی نکنیم وهمدیگر را رقیب ودشمن ندانیم وبر هموطنان دیگر فخر نفروشیم .
اگرچه همه اقوام وحتی همه خانواده ها ،مانند هم نیستند.
ودر هر جغرافیایی ودر هر فرهنگی وحتی خانواده ای افرادی هستندکه قدر خودرا نمی دانند ورفتارشان پسندیده نیست ،علی ایحال در قبال مملکت مسئول هستیم وموظف به انجام تکالیف سیاسی واجتماعی وعرفی ،پس فارغ از همه قیدهای جغرافیایی وقومیتی ، دست برادری بدهیم واز جهت گیری جغرافیایی وقومیتی بپرهیزیم وهمه با هم برای سرفرازی ایران عزیز تلاش کنیم .
سید غلامعباس موسوی نژاد
من شخصی هستم که در منظومه شمسی از کهکشان راه شیری زندگی می کنم وبعد من انسانم ،متعلق به زمین با همه عظمت وشکوه ستارگان وخروش دریاها وریزش آبشارها وترس
وتاریکی وغار وجنگ ورنج وگنج والماس آفریقا واقیانوس ورود وصحرا وکویر
من انسانم ،خلیفه خداوند بر زمین ،میراث دار قبل از تاریخ وقبل از حضور آتش وقبل از حضور زبان وقبل از حضور نوشتن ..
من انسانم ،میراث دار ،ادریس پیامبر وصبر ایوب وطوفان نوح وید بیضای موسی ودم مسیحایی عیسی ورساله پولس وانجیل یوحنا ویهودا وروم وعالم مثل افلاطونی ومنطق ارسطو وفلاسفه یونان واسکندرمقدرونی ونرون وآتیلا وتمدن یونان وتمدن مایاها وتمدن آفریقا وتمدن های ویران شده وغرور های بر باد رفته وعشق های دلپذیر رمئووژولیت ونوشته های شکسپیر وجنگ های ناپلئو وخیالات دون کیشوت وقهرمانی رابین هود وگیوم تل ورنج های جنگ جهانی اول ودوم وتجربه تلخ حرمت به غارت رفته یک زن لهستانی وسوز سرمای مسکو ودرد اردوگاههای هیتلر وانفجارهای پیاپی بندرگاههای لندن ودرد ویکتور فرانکل ودلمشغولی های یک دلقک ومردی که می خندد وهزاران ناگفته فرحناک وهزاران رنج ناشمرده بشری در روح کافکا وشک هیوم وتردید اسپینوزا ودردجاودانگی اونامونوومیراث دار همه درد ها وشکوفه ها وزایمانها ومرگ ها وتحقیر ها وافتخار همه پیروزی ها ولذت همه برنده شدن ها .
من انسانم ، وارث کلام همه فلاسفه وعشق همه شاعران ونبوغ همه خلاقان وبنیاد های ویران شده از جهل وشلاق وتحمیق وترس و زور وبنیاد های برجای مانده از عدل وداد ومروت ومردانگی .
من آسیایی ام، میراث دار تمدن های کهن ایران وبابل وکلدانیان وآشوریان وبین النهرین وشوش وپارس ومقبره های جاودانه مصر وسرزمین سبای سلیمان وبلفیس وحرمت بیت المقدس وشمع های روش معابد اورشلیم وبناهای ماندگار بنارس ولهاسا وپنجاب ورنج بودا ودرد کریشنا وغرور مهاراجه ها وتلخی سرنوشت و فقر کودکان هندی وتیغ آخته امپراطوران ژاپن وچین وکونگ فو ومسافرت های طولانی ونعره ببرها وغرش پلنگ ها وسخنان عصیانگرانه اوشو وملایمت آوازهای دلپذیر مادران قاره کهن.
من آسیایی ام ،میراث دار کلام جاودانه محمد در ظلمات اعراب جاهلی عربستان وشکوه اهورایی زرتشت وکاخ های تخت جمشید ومعبد آناهیتا وچغازنبیل ومقبره شوش دانیال وآب گرم های سرین وسوز سرمای تبریز وارومیه ورطوبت دایم رشت وگیلان ومازندران وآستارا،همراه شکوه کاسپین کوچک شده وعظمت خزر ورود ارس وسنگ های کندوان وبلوغ دختران ترکمن ،شکفته از زه جامه هاشان .
من ،آسیایی ام ،میراث دار حکومت های ستمگر وقتل عام های خونین وعشق های دلپذیر وامق وعذرا ولیلی ومجنون وبیزن ومنیژه .من آسیایی ام، وامدار تمدن مصر ورود نیل وفلات های سربلند تبت وپامیر تا در معابد بلندشان مراقبه وراز ونیاز کنم وبر هوای نفسم غلبه نمایم .
من آسیایی ام ،میراث خوار همه پیامبران الهی وهمه رنج های شعب ابی طالب وجهالت ابوجهل وابولهب ورنج بلال حبشی وصداقت ابوذر در مقابل خلیفه وکاخ سبز دمشق وخانه گلین فاطمه وذولفقار فارق علی وهمه مدعیان دروغین از مسیلمه کذاب تا فرقه های نوظهور امروزین تا دیوار پابرجای چین ومزارع چای سیلان ورقص هندی وبروسلی هنگ کنگی وعارفان عرصه معرفت وجانیان ظالم چنگیزی وحاکمان دادگستر نوشیروانی وشکوه حسرت برانگیز خسرو پرویز وکیقباد وسینه ستبر رستم وگیو وسهراب وتن رویین اسفندیار وشمشیر خون آلود صفاک عرب تا دست نوازش ضامن آهو ومهربانی مسیحایی حاکم حبشه با جعفر ابن ابی طالب .
من آسیایی ام ،وارث همه مهربانی محمد ومحبت بی دریغ عیسی ورنج بی شمار بودا وعمق نگاه کنفسیوس ورود گنگ واورست بلندقامت ونیروانا واشراق والهام ومعبد ومسجد وشور وعشق شعر
من ایرانی ام ،وامدار تمدن مادها وپارس ها وپارت ها ،میراث خوار زرتشت وکورش وداریوش وکاخ ها ورویاها وتلخ کامی ها .
من ایرانی ام ،با عقبه هزاران سال تمدن کهن واقوام مختلف کرد وترک ولر وبلوچ وترکمن وعرب ولهجه ها وگویش های مختلف وزبانهای دیرپای .
من ایرانی ام ،با پیشینه تاریخی مقبره ها ومعابد ومساجد وشعرهای ابوحافظ سغدی و بوی جوی مولیان رودکی وعرفان وزهد عبدالله انصاری وبایزید بسطامی وادعاهای غریب منصور حلاج ونبوغ خیال انگیزفردوسی وشعف سرور مولوی وایهام وابهام حافظ وعاشقانه های سعدی ونکته های صائب ودهلوی وقصیده های محتشم وکلیم کاشانی ودردهای عاشقی شهریار ونسیم وگون کدکنی وآیدای شاملو وزمستان اخوان وآرش سیاوش کسرایی وپاییز قیصر امین پور تا پایی که جا ماند وزلفی که بر باد رفت .
من ایرانی ام ،باعقبه شکوه کاخ های مداین وکسری و نبرد قادسیه وحمله چنگیز ونبرد جلال الدین خوارزمشاه تا نبرد نادرشاه وشاه اسماعیل وقتل عامهای آقامحمد خان و مناره های کله در کرمان ومرگ پادشاهی برای هندوانه ای .
من ایرانی ام ،میراث دار ،قصرشیرین وشوش وهگمتانه وزمستان کردستان وتابستان آبادان وجنگ نابرابر ورنج خرمشهر وپاوه وسرپل زهاب وگیلانغرب وکله قندی وهورالعظیم وبوی عود شلمچه وتلخی حرمت برباد رفته سوسنگردی ها وشور وصف ناپذیر زنان کرد در رقص های دل انگیز وپایکوبی ترک ها وهلهله لرها ونغمه جانسوز بلوچ ها ودایه دایه لرستانی ها …
من جنوبی ام ،بالهجه شیرین وآغوش گرم وخنکای مهربانی وگرما ودشداشه وچفیه ونفت وپالایشگاه آبادان وپتروشیمی ماهشهر وبندر خرمشهر وزمستان دلپذیر کیش وسواحل مرجانی اش .
من جنوبی ام ،عرب خوزستانی ولر کهگیلویه ومرد بویراحمد وایل چهارلنگ وهفت لنگ بختیاری وترک قشقایی ودنای سرفراز وغلبه گرمای نادری وچارشیر اهواز ویخبندان شهرکرد .
من جنوبی ام ،با عقبه تمدن پارس تا شوش دانیال ومقبره ها وعشق ها ورنج ها ی مردم تهی دست اما باسخاوت ،فقیر ولی مهمان نواز ،از شیراز با لهجه های خوش ووضع بی مثالش تا دروازه کازرون وقرآن وپل خواجو وآرامگاه حافظ وسعدی وغارشاپور تا عسلویه وماهشهر وآغاجری وبهبهان ودهدشت وهرمزگان وبندرعباس وخشت وکمارج وکنگان وهمه جنوبی های خون گرم ومهربانی که گرما راه نفس را بر آنان می بندد تا برای ایرانیان در تمام ایران نفت استخراج کنند، تا مردم بیجار ویاسوج وارومیه شهر کردواراک ، در زمستان سرد ،تن به دلپذیری گرمای بخاری ها بدهند ورنج سرما آزارشان ندهد .
من جنوبی ام ،میراث دار حمله پرتغالی ها ونبرد ارتش پیشرفته با زنان خرمشهری با چوب دستی های بلند ودختران سوسنگردی با تانک های عراقی .
من لر هستم ،میراث دار ریسعلی دلواری ونبرد با نامحرمان وسادگی بابا طاهرعریان ولهجه شیرین وسادگی کودکانه ودامپروری ونغمه داودی مسعود بختیاری وملک مسعود وسینا سرلک تا نوای شور انگیز سرنا ودهل وغرش صدای برنو وشیهه اسب وگستاخی صدای بزغاله ها در سیه چادر عشایری .
من لرهستم ،با میراث برجای مانده از کریم خان وکیل الرعایا وشمشیر آخته لطفعلی خان وهمدلی همه طوایف بختیاری ومسجد سلیمانی وکوهمره ای وبویراحمدی وپادنای سمیرم .
من لر هستم ، متعلق به همه سرزمین وهمه تاریخ کشورم ،هنگام نبرد در خرمشهر وهویزه تا مقابله با تیمور گورکان در تنگ تکاب ونبرد اسکندر در دشت روم ومبارزه با متجاوزان حرمت ناموس وقاعده مردانگی ،با سیره علی علیه السلام ،مردانه وبامروت جنگیدم ،هرگاه انگلیسی ها به جنوب حمله کردند در قالب ریسعلی بودم وهرگاه دشمنان از شمال آمدم با سپاه عباس میرزا به مقابله برخاستم ،جانم را در طبق اخلاص گذاشتم ودر همیشه تاریخ مظلوم بودم ولی بیچاره وزبون نبودم وبه مملکتم خیانت نکردم .
اگر چه امروزه در شهرهای مختلفی بلوغ یافتم وبه شهرتی یا مکنتی رسیدم ،اما ابتدا ،انسانم وبعد ایرانیم وبعد جنوبی وبعد به عنوان یک قومیت ،لر تبارم وریشه در رودخانه های مارون وبشار دارم .من لرهستم ،هموطن همه ایرانیان در پاکدامنی وخلوص وسادگی وغیرت ومردانگی ،اما خدمتگزاری بی منت وبدون خدعه.
اگر کسی بر طبل تفرقه می کوبد ومن وتورا ، به عنوان لر وترک وکرد وبلوچ وعرب ،تقسیم بندی می کند،فقط برای ایجاد تفرقه وکاهش وحدت ملی وبرپایی خیمه نفاق بین من وشماست.
من ایرانی ام ، هم یک قومیت هم یک انسان وهم یک نژاد اما هیچکدام نیستم وهمه هستم ،من ایرانی ام ،ترک ولر وکرد وعرب وبلوچ ،تفاوتی نداریم ،برادر وبرابریم ،مالک همه خاک وطن وهمه
حرمت خون شهیدانش وحرمت پرچم ایران زمینم ،نه من ونه شما ونه هیچکسی ، در شطرنج دشمنان نقشی بازی نکنیم وهمدیگر را رقیب ودشمن ندانیم وبر هموطنان دیگر فخر نفروشیم .
اگرچه همه اقوام وحتی همه خانواده ها ،مانند هم نیستند.
ودر هر جغرافیایی ودر هر فرهنگی وحتی خانواده ای افرادی هستندکه قدر خودرا نمی دانند ورفتارشان پسندیده نیست ،علی ایحال در قبال مملکت مسئول هستیم وموظف به انجام تکالیف سیاسی واجتماعی وعرفی ،پس فارغ از همه قیدهای جغرافیایی وقومیتی ، دست برادری بدهیم واز جهت گیری جغرافیایی وقومیتی بپرهیزیم وهمه با هم برای سرفرازی ایران عزیز تلاش کنیم .
سید غلامعباس موسوی نژاد
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
بدک نبود