کد خبر: ۷۴۵۴۷۳
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۱۹ 17 May 2019
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، در عالم سیاست تحلیل و تفسیرهای زیادی از طرف افراد و گروه های مختلف منتشر می شود که برخی هدفند و برخی هم تحلیل شرایط از دید تحلیلگر است . یکی از مواردی که طی چند سال اخیر خصوصا سال 97 بسیار مطرح بوده است ، نقش سردار سلیمانی و ظریف در بحث سیاست خارجی است چیزی که گاها تحلیلگران را به تحلیل های کاملا متضاد با هم می رساند. آنچه که در ادامه می خوانید ، تحلیلی است که در اسپوتنیک در خصوص همین موضوع منشر شده است.
عماد آبشناس - مدتی است که برخی رسانه های خارجی در مورد اختلافات میان وزیر امور خارجه ایران دکتر محمد جواد ظریف و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار قاسم سلیمانی صحبت می کنند.

هر کدام برای خود تحلیل های زیادی در این زمینه منتشر می کنند، حتی کار به جایی رسیده که آقای برایان هوک اخیرا در یکی از صحبت های خود سردار قاسم سلیمانی را وزیر خارجه واقعی دانسته.
البته هنوز کسی متوجه نشده که منظور آقای برایان هوک از این صحبت ها چیست و آیا منظور اش این است که طرف مقابل اش سردار قاسم سلیمانی است و اگر بنا باشد گفتگویی انجام شود وزارت خارجه آمریکا با نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در لیست تروریست های آن قرار دارد قرار است وارد گفتگو و مذاکره شود یا نه؟

به هر حال آقای سلیمانی در یکی از سخنرانی های خود ترامپ را طرف خود نامیده بود و به ترامپ گفته بود که حریف شما من هستم.
اگر روند صحبت های آقای هوک ادامه یابد شاید روزی برسد آقای ترامپ هم بگوید رئیس جمهوری ایران سلیمانی است و نه روحانی وخواهان مذاکره با سردار سلیمانی شود.
به هر حال حرف زدن که شمارنده ندارد.
سوالی که اینجا است این می باشد که آیا این اختلافات واقعی است یا نه؟
شاید بد نباشد این بار تا پایان مقاله صبر نکنیم بلکه از همان اول مقاله نتیجه را مشخص کنیم و آن این است که هیچ اختلافی در هیچ زمینه ای میان سردار قاسم سلیمان و دکتر محمد جواد ظریف وجود ندارد و سلیمانی وظریف دو بال خارجی ایران هستند که نظام جمهوری اسلامی ایران با آنها در آسمان ها پرواز می کند.
 
اختلاف سردار سلیمانی و ظریف چقدر جدی است؟

همین دو سه ماه پیش آقای سلیمانی رسما و به صراحت اعلام کرده اند که متولی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فقط و فقط وزارت خارجه است.
آنهایی که با ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران آشنایی ندارند نمی توانند متوجه باشند ماجرا چیست اما آنهایی که با این ساختار آشنایی دارند می دانند که تصمیم گیری برای سیاست های خارجی ایران توسط مجامعی انجام می شود که فراتر از وزارت خارجه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می باشند و این ساختارها ویا کمیته ها فرا جناحی می باشند و تصمیم گیری در آنها ممکن است به دلیل نظرات مختلف به بحث وچالش کشیده شود اما پس از نتیجه گیری دیگر هیچ کس بر علیه این سیاست ها کار نمی کند.
در برخی شرایط ایران نیاز پیدا می کند که در سطح بین المللی لبخند بزند ولی دندان های خود را به نمایش بگذارد که در آن زمان وظیفه نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که این دندان ها را به نمایش بگذارد و در برخی شرایط نیاز است ایران روی دیگر لبخند خود را به نمایش بگذارد که وظیفه وزارت خارجه است که این کار را انجام دهد.
شاید اگر دو شخص دیگر سکان دار وزارت امور خارجه و نیروی قدس سپاه می بودند می شد در مورد آنها قضاوت های دیگری کرد اما در مورد سردار سلیمانی و دکتر ظریف می توان گفت که همه قضاوت های منفی اشتباه است.
این دو دوستان صمیمی و قدیمی ای هستند که سالها تجربه همکاری با یکدیگر را داشته و دارند و تا وقتی که هر دو را در مراسم خصوصی نبینید شاید متوجه نشوید که این دو چه قدر با هم صمیمی هستند.
اگر حرف بنده را باور ندارید می توانید شب های قدر به منزل دوست مشترک این دو آقای صادق خرازی مراجعه کنید تا متوجه صحبت بنده شوید.

البته بنده در جایگاهی نیستم که کسی را به منزل آقای خرازی دعوت کنم ولی خوب همه آنهایی که در مراسم شب های احیا و یا اربعین و… در منزل آقای خرازی حضور پیدا می کنند می بینند که هم آقای ظریف هم آقای سلیمانی اگر تهران باشند پای ثابت این مراسم هستند واین جاها است که می توان متوجه شد رابطه این دو چه قدر صمیمی و ریشه دار می باشد.
در دورانی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی باور داشت که ضرورت دارد در ایران چهره دو جناحی مانند دیگر کشورهای جهان مطرح شود و یکی از دلایل ایجاد دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در ایران همین ماجرا بود.
در واقع قبل از آن گروه های سیاسی در ایران ده ها گروه بودند که هیچ کدام توانایی راه اندازی جریان سیاسی در جامعه نداشتند و با ائتلاف آنها زیر پرچم جناح های اصلاح طلب و اصولگرا توانستند فضای دو قطبی در جامعه ایجاد کنند.
موارد زیادی پیش آمده که در مناظره های مختلف بین المللی می بینم که بسیاری از تحلیل گران پر مدعای خارجی نمی دانند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یا وزارت امور خارجه ایران وابسته به جناح های سیاسی نیستند و تصور می کنند که سپاه پاسداران زیر مجموعه جناح اصولگرا می باشد.
شاید در بسیاری از موارد مواضع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع اصولگرایان نزدیک تر باشد اما این به این معنا نیست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر مجموعه جناح مشخص سیاسی ای است، کما اینکه بسیاری از فرماندهان بزرگ سپاه پاسداران و یا حتی موسسین سپاه پاسداران جزو مجموعه اصلاح طلبان می باشند.
در مورد وزارت امور خارجه و دیگر وزارت خانه ها و ارگان های دولتی ایران هم این ماجرا صدق می کند.
ممکن است بر اساس انتخابات یک رئیس جمهوری ویا وزیر وابسته به جناح خاصی رهبری وزارت خانه و ارگان را به عهده بگیرد اما این به این معنا نیست که این وزارت خانه وابسته به آن جناح شده.
وزیر و یا وکیل و یا فرمانده و یا حتی رئیس جمهوری چند صباحی هستند و می روند اما این نظام است که باقی می ماند و به همین دلیل می توان گفت هر قدمی که از طرف هر ارگانی در ایران برداشته می شود بر اساس سیاست های کلی نظام است و نه تصمیم شخصی افراد.
آقایان سلیمانی و ظریف هم مجریان تصمیمات نظام هستند و شاید بتوان گفت هماهنگ ترین افراد در کشور در اجرای تصمیمات نظام این دو هستند و به دلیل هماهنگ بودن و صمیمیتی که میان آنها وجود دارد تصمیم گرفته شده که این دو در راس دو بال قدرتمند نظام در خارج از کشور قرار داشته باشند.
اگر همکاری تنگاتنگ و هماهنگ میان وزارت خارجه و نیروی قدس سپاه وجود نداشت قطعا ایران امروزه نمی توانست به اقتداری که در منطقه و جهان دارد برسد هم موفقیت های نظامی و هم سیاسی ایران گروی همکاری این دو طرف می باشد.
در پایان باید گفت وقتی که آمریکایی ها و یا رسانه های وابسته به آنها و یا مدعیانشان صحبت از وجود اختلافاتی در این زمینه می کنند و یا تلاش می کنند با ایجاد حساسیت تفرقه میان ایرانیان بیاندازند این شنونده است که باید عاقل باشد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار