تابناک کهگیلویه و بویراحمد گزارش می دهد
این خیر می گوید وقتی موضوع را با "خیری" در میان گذاشتم ، گفت دستت درد نکنه پسرم اما این وسایل در بلوط بنگان قابلیت چندانی برای استفاده ندارد و موضوع آب و گاز را مطرح کرد.
تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، این روزها تیتر رسانه های استان و شبکه های مجازی مملو از اسم زنان بی سرپناه و محرومی شده است که از مسئولین و مردم تقاضای کمک برای فائق آمدن بر مشکلات خود دارند. هر چند عده ای بر این عقیده هستند که اینگونه برجسته سازی محرومیت گاها دارای اشکالاتی است از جمله سوء استفاده برخی منفعت طلبان از احساسات و گاها نا آگاهی رسانه ها ! اما وجود چنین محرومین نیازمندی در کهگیلویه و بویراحمد یک حقیقت انکار ناپذیر است.
در سلسله خبرهای از این دست ، چند روزی است که خبری از پیرزنی نابینا به نام " خیری" در برخی رسان های استان منتشر می شود اما ماجرای تقاضای این "خیری" نیازمند با آنچه که این روزها در رسانه ها مرسوم شده است ، تفاوتی اساسی دارد!
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از انتشار حال و روز "خیری" در رسانه ها یکی از جانبازان شهرستان چرام تصمیم به سرکشی از این پیرزن نابینا می گیرد و خود و خواهرش تصمیم می گیرند که یک کولر آبی و یک بخاری گازی برای "خیری" خریداری کنند. ما گویا پس از اقدام به مشکلی بر می خورند!
این جانباز دوران دفاع مقدس که از خبرنگار تابناک کهگیلویه و بویراحمد می خواهد برای بررسی موضوع پس از مراجعه اولیه به روستای بلوط بنگان (محل زندگی خیری) بیاید می گوید : پس از تصمیم به تهیه دو قلم کالای یاد شده به محل زندگی "خیری" رفتم اما آنجا متوجه شدم که نه کولر آبی و نه بخاری گازی استفاده چندانی ندارد! چرا که این روستا با جمعیت حدودا 50 خانواری نه آب لوله کشی دارد و نه گاز شهری!
این خیر می گوید وقتی موضوع را با "خیری" در میان گذاشتم ، گفت دستت درد نکنه پسرم اما این وسایل در بلوط بنگان قابلیت چندانی برای استفاده ندارد و موضوع آب و گاز را مطرح کرد.
این جانباز دوران دفاع مقدس گفت به همین منظور از شما خبرنگاران خواستم که بیایید و ببینید که "خیری" برای خود چندان تمایلی به رسیدگی نداشت.
پس از این سخنان همراه این جانباز راهی روستای بلوط بنگان که خیلی از مرکز شهرستان کهگیلویه فاصله ندارد شدیم و در مسیر با زمین های بسیار خوب کشاورزی مواجه شدیم که به صورت دیم کاری گندم و جو کشت شده بودند و گویا به لطف بارش های خوب امسال محصول خوبی هم برداشت شده بود.
جاده بلوط بنگان ، جاده قدیم ارتباطی شهرستان کهگیلویه به شهر بهبهان در خوزستان بوده است که به دلیل احداث سد مارون قطع شده است و تردد از این جاده دیگر صورت نمی گیرد.
پس از ورود به روستا از خیر همراه خواستم که ابتدا سری به روستا بزنیم و در کوچه های ان گشت و گذاری بزنیم ببینیم کلیت روستا در چه وضعیتی است.
آنچه که بسیار به چشم می خورد ، وجود تانکرهای ذخیره آب در جلوی همه خانه ها آن هم به تعداد زیاد بود! و این یعنی این که این روستا مشکل کمبود آب دارد!
پس از ورود به یکی از کوچه ها با پیرزنی مواجه شدیم که هر چند چشمانش نابینا نبود اما از شدت فقر و نداری و دست و پنجه نرم کردن با سرطان سخن می گفت و اینکه دستش به هیچ جا بند نبود اما با توجه به ظرف پلاستیکی که همراه خود داشت مشخص بود در پی آب است و در کلامش هم بیشتر بر مشکل کمبود آب تاکید داشت نه بیماری و سرطانی که با آن زندگی می کرد!
راننده پرایدی توجهش به ما جلب شد و پیگیر ماجرا شد . وقتی گفتم خبرنگارم و می خواهم در مورد مشکلات این روستا گزارش تهیه کنم ، گفت : خود من مجبور شدم به علت مشکلات روستا به شهر سوق مهاجرت کنم و مشکلات خصوصا بی آبی همه را مستاصل کرده است.
پس از چرخ زدن در روستا به سراغ خاله "خیری" رفتیم که خاله"خیری" با رویی گشاده و قربون صدقه هایی که ورد زبان پیرزنان لرتبار است ، از ما استقبال کرد و البته فورا صدای خیر جانباز همراه ما را شناخت و بسیار از توجهش به خود تشکر کرد.
وقتی با خاله "خیری" صحبت می کردیم جوانی ساکت که در گوشه ای نشسته بود توجه ما را به خود جلب کرد ازش سوال کردیم. خیری گفت این پسر برادرم است ، پدرش فوت کرده است و بی کس است . با خودم زندگی می کند اما این جوان متاسفانه چندان هوشیار نیست و از مشکلات ذهنی رنج می برد!
دیدن این شرایط خیلی دردناک بود اما خاله "خیری" آنگونه که با ما صحبت می کرد کمتر سخنی که نشان دهنده مظلوم نمایی برای کمک خواستن باشد ، بر زبان می اورد!
"خیری" می گفت : این مردمی که در این روستا هستند به شدت نیازمند کمک و همت مسئولین هستند. او می گفت این مردم برای هر تانکر 1000 لیتری آب باید 12 هزارتومان بپردازند . این در حالی است که تانکر سیار هم با هزار بدبختی حاضر می شود آب به روستا بیاورد!
خاله "خیری" که از 7 سالگی بینایی اش را از دست داده است و نمی دانست مدیر به چه کسی می گویند ! مسئول کیه! به ما فقط یک جمله گفت که این مردم نیاز به کمک دارند. اما ما می دانستیم که مخاطب این سخن"خیری" برای رفع مشکل آب کیست؟ حتما مدیر مورد نظر خودش هم می داند که وظیفه کیست؟ و چه باید بکند؟!
نکته مهم و جالب تر این که دریایی از آب پشت سد مارون در فاصله ۲ تا ۳ کیلومتری این روستا قرار دارد . روستایی که دارای دشت های وسیع با خاک مرغوب است اما معلوم نیست چرا این پتانسیل به همین راحتی نادیده گرفته شده است! البته یکی از اهالی می گفت ، مالکیت آب و سد با خوزستان است و آنها اجازه برداشت نمی دهند! که صحت و سقم این سخن را باید مسئولان مشخص کنند.
یکی از بستگان خیری هم آمد و خوش امد گفت و ماجرای نبود شبکه گاز را مطرح کرد ، خاله "خیری" هم سخن این شخص را اینگونه ادامه داد که برای ما کپسول گاز(سیلندر گاز) می اورند و برای هر کدام هم ۱۲ هزارتومان پول می گیرند.
جالب است بدانید مشکل گاز در روستای بلوط بنگان در حالی است که ایستگاه کاهش فشار و تامین گاز شهر سوق حدود ۳ کیلومتر با این روستا فاصله دارد و خط اصلی گاز هم حدود ۵۰۰ متر ! ضمن اینکه مسیر خط لوله تا روستا هم بدون از هر گونه مانع طبیعی است! اما بلوط بنگان گاز ندارد!
مطمئنا خود "خیری" بیش از همه نیازمند کمک های خیرین است اما این امیدواری هم وجود دارد که ماجرای "خیری" ، منشا خیری شود که مسئولان بیشتر به مشکلات این روستا توجه کنند.
و در پایان بد نیست استاندار بداند که هم امام راحل به عنوان معمار انقلاب و هم مقام معظم رهبری به عنوان ادامه دهنده راه و نگهبان آرمان های انقلاب با تاکید از مسئولان خواسته اند که پیگیر مشکلات محرومان باشند ! حال به نظر می رسد فرستادن نمایندگانی از طرف مسئولان و استاندار برای پیگیری مشکلات این روستا هم حق مردم است و هم وظیفه مسئولان.
