تابناک کهگیلویه وبویراحمد؛ بی شک تاریخ از دیدگاه باز سیاسی موحد می گوید آن زمان ها که خود تصمیم گیر بود و بویر احمد و ثلاث را با هم می دید و در دوران های مختلف نگاه سیاسی موحد چتری بود بر سر همه ساکنین کهگیلویه بزرگ و همین تاریخ اما امروزه می گوید از وقتی دیگران بجای موحد تصمیم گیر شدند بین مردم و موحد فاصله افتاد و به عامل رفتارهای عده ای منفعت طلب موحد ستیزی در همه مناطق فراگیر شد.
سالهاست کهگیلویه بزرگ نام موحد را در برگ برگ تاریخش دارد و بی شک موحد نیز با نگاه باز سیاسی که داشت می‌دانست کهگیلویه مردمانی دارد که بهم پیوند خورده هستند و او به عنوان وکیل همه اقوام این کهن سرزمین باید چتری برای همه باشد.
اگر به ادوار گذشته ی سیاسی کهگیلویه بزرگ با حضور موحد برگردیم نخواهیم توانست موحد را بویر احمدی بخوانیم یا ثلاثی تعریفش کنیم، سید معرفی شود یا چرامی و این مدیریت موحد بود که این همبستگی را ایجاد کرده بود.
موحد در دوران های گذشته با بینش خاص سیاسی که داشت به قلب های همه ساکنین کهگیلویه بزرگ رخنه کرد و هر گاه در راس قرار گرفت بویر احمد با بودنش غمگین نبود و ثلاث به بودنش افتخار می‌کرد. در چرام گویی او یک چرامی بود.
تاریخ امّا گویی به یکباره وارونه شد. موحد آن موحد همه دوران های سیاسی گذشته نیست...!
براستی چه شد...؟ چرا موحدی که به سختی میشد آن را تحلیل کرد امروزه به راحتی می توان تعریفش کرد..!
چه شده است که بویر احمد سدی سر راه موحد شد و چرا ثلاثی که موحد آن را از آن خود می خواند به یکباره موحد ستیز شد..؟
مدتی است موحد دیگر تصمیم گیر نیست...! موحد آن مرد خاص و متعصب برای کهگیلویه بزرگ تبدیل به آن شد که دیگران برایش تصمیم گیر باشند..!
همین تصمیم گیری دیگران به جای موحد شاید اشتباه مرگ بار سیاسی بود تا کهنه سرباز سیاست، مهمترین عامل پیروزی ها و محبوبیتش را به دیگران دهد و وقتی دیگران به جای موحد تصمیم گیر شدند و این آغازی بر شروع موحد ستیزی در بویر احمد و ثلاث و...شد.
موحد در گذشته یک تنه تصمیم می‌گرفت و می‌دانست در کهن دیار دهدشت جایی که تنوع ایلات و اقوام مختلف است باید با هوش بود و با زیرکی چیدمان ادارات دولتی را به عنوان ویترین و جایی که موحد از روی آن تحلیل می‌شود را طوری می چید که همه اقوام دیده شوند.
در دیگر مناطق نیز رویه همین بود. موحد با زیرکی این ویترین را طوری چیدمان می‌کرد که حتی اقوام کوچک در این ویترین دیده شوند.
امّّا چه شد که موحد ستیزی باب شد. نهادینه شدن این خصم نسبت به موحد را شاید نزدیکان موحد عامل باشند و گواه، چیدمان ادارات توسط معدود افرادی است که بدون اطلاع قشر بزرگ حامی موحد دور هم جمع شدند و همه و همه آنچه در گذشته موحد با عدالت بین اقوام تقسیم می‌کرد، آنان همه را سهم خود دانستند و پنج-شش نفر در هر منطقه به جای چند ده هزار نفر و متاسفانه با برنامه به جای موحد هم تصمیم گرفتند.
با بررسی و تحلیل ادارات دولتی در یکی از شهرستان ها می بینیم چند نفر بدون اطلاع همه آنان که به موحد رای دادند همه چیز را بین خود تقسیم کردند و این نوع تصمیم گیری امروز باعث دوری های بسیار از موحد شد.
اینکه چه شد و چرا چند نفر باید بجای چند هزار نفری که به موحد رای دادند تصمیم گیر باشند که فقط براداران و خانواده آنان مدیران یک شهرستان باشد را در قدم نخست باید از سید محمد موحد پرسید و امّا آنچه واضح است این است که موحد باید اقتدار سیاسی خود را حفظ تا همچنان چتری برای همه میماند و اجازه نمی‌داد در فضای شیشه ای امروزه معدود افرادی تحت عنوان لیدر صورت جلسه کنند که این افراد مدیران فلان شهرستان باشند و اتفاقا عین همان شود که آنان نوشتند..!
نسخه کردن ها و تصمیم گیر های مرگ بار سیاسی چند نفر بجای موحد که قطعا در همه مناطق این رویه بوده است و دیگر مجال جبران برای درمانش نخواهد بود.
اصلا موحد کاری برای چرام نکرد . ثابت کنید . و اصلا ایشون کاری به مردم چرام ندارن