پیام های انتخابات 7 اسفند 94 در استان کهگیلویه و بویراحمد(بویراحمد و دنا)

با مداقه در انتخابات 7 اسفند کهگیلویه و بویراحمد، می توان پیام های متعددی را استنتاج نمود که تا حدودی می توان با تحلیل آن ها به نتایج تأمل برانگیزی رسید. لذا برای رسیدن به نتایج مذکور، به تفکیک نسبت به تحلیل هر 3 حوزۀ انتخابیۀ استان در 3 بخش می پردازیم:
بخش سوم: حوزۀ انتخابیۀ بویراحمد و دنا
با بررسی 3 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهرستان های بویراحمد و دنا (مجالس هشتم، نهم و دهم) می توان پیام های متعددی را استنتاج نمود که در زیر به تعدادی از آن ها اشاره می گردد:
1-جریان اصول گرا در 3 انتخابات اخیر، شاخص ترین چهرۀ سیاسی خود یعنی ستار هدایت خواه را به کارزار رقابت های انتخاباتی فرستاد. ستار هدایت خواه در انتخابات مجلس هشتم 988/71 رأی، در انتخابات مجلس نهم 612/64 و در انتخابات مجلس دهم 180/46 رأی را به خود اختصاص داد. با یک نگاه اجمالی در آراء فوق می توان سیر نزولی آراء هدایت خواه را به خوبی مشاهده نمود و می توان این پیام را از میزان آراء وی دریافت که روز به روز از اقبال مردم به وی کاسته می شود.
2-پیام دوم این است که اصول گرایان بویراحمد با علم به موضوع فوق، ابتدا با معرفی افراد دیگری به عنوان گزینۀ نهایی این جریان، متوجه عدم مقبولیّت آنها شده و شاید می خواستند با این اقدام به نوعی به بازسازی اجتماعی هدایت خواه بپردازند، به خوبی دریافتند که تنها هدایت خواه می تواند به واسطۀ شخصیّت کاریزماتیک و هنر سخنوری خود که بارزترین شاخصه های وی محسوب می شوند، آراء بیشتری را به خود اختصاص دهند ولی غافل از اینکه به این نکتۀ اساسی توجهی ننمودند که در صورت شکست هدایت خواه و تحمل دو شکست پیاپی برای همیشه تئوریسین و رهبر فکری خود را برای همیشه از میدان رقابت های انتخاباتی حذف خواهند نمود و می توان گفت که به نوعی حکم بازنشستگی سیاسی هدایت خواه توسط هفکرانش صادر و توسط مردم بویراحمد و دنا امضاء و نهایتاً توسط شورای نگهبان ابلاغ گردید.
3-پیام بعدی این است که نقطۀ قوّت و عمده ترین حربه و ابزار اصول گرایان این حوزه به تبع از کل این جریان برای حذف، طرد و شکست رقیب«فتنه گری و ادعای تقلب در انتخابات بود» که این اقدامات به نوعی باعث بازی با آبروی نظام و تضعیف نظام می گردد در این انتخابات همین ادعا و اقدامات توسط ستار هدایت خواه مطرح شد و یکی از شاخص ترین اعضاء جبهۀ پایداری مواردی را مطرح کرد که معترضین سال 88 ادعا می کردند و باید گفت که اقدامات هدایت خواه به مراتب بدتر از معترضین سال 88 بود و وی دیگر نمی تواند و اصولاً نخواهد توانست از واژه های فتنه گری و بازی با اعتبار و آبروی نظام استفاده نماید چرا که با ادعای تقلب در انتخابات به التهاب شدیدی را در جامعه ایجاد نمودند بلکه حتی پس از تأیید انتخابات این حوزه توسط شورای نگهبان که با بازشماری مجدد کلیۀ صندوق ها و آراء انجام گرفته بود همچنان بر ادعای واهی خود پافشاری می نماید که به نظر می رسد این اقدام از اقدامات معترضین انتخابات سال 88 وقیح تر باشد و چه بسا اگر هوشیاری و نجابت مردم بویراحمد و دنا نبود شاید فاجعه ای بزرگ رخ می داد.
4-کلیدواژه ای که هدایت خواه و همفکرانش در این انتخابات بسیار بر روی آن مانور می دادند واژۀ «عزت بویراحمد» بود که اعتقاد داشتند ضعف کارکردی آقای زارعی باعث شده تا عزت بویراحمد خدشه دار شود، اما سخنان و ادعاهای آقای هدایت خواه مبنی بر اینکه مردم بویراحمد آراء خود را به پول و آرد و ... فروختند و این موضوع نیز در رسانه ها و محافل سیاسی کشور، بازتاب وسیعی داشت، بالتبع عزت و غرور مردم بویراحمد و دنا را بسیار زیر سوال برد و همچنین ادعای تقلب که منجر به بازشماری آراء شد و باعث شد که این حوزه جزو حوزه های تیک دار و مسأله دار در شورای نگهبان شود ولی با تأیید آراء این حوزه، صحّت این ادعا و دروغ بزرگ رد شد و می توان گفت که این ادعای واهی استاد اخلاق، هم عزّت مردم بویراحمد را زیر سوال برد و هم سلامت و زحمات مدیران و دست اندرکاران برگزاری انتخابات را. لذا دومین تیر هدایت خواه و دوستانش با این اقدام به سوی خود آنان برگشت و امتیازی شد برای رقیب آنان و عملاً سناریوی عزت بویراحمد نیز برای همیشه شکست خورد و به جرأت می توان گفت با این اقدامات سلبی، این جریان در رقابت های سیاسی سیر نزولی آراء خود را بیش از پیش شتابان تر خواهد دید.
5-پیام بعدی این است که ستار هدایت خواه، بارزترین شاخصۀ خود را که اخلاق گرای بود از دست داد؛ چرا که هم در ایام تبلیغات و هم پس از برگزاری انتخابات و حتی پس از تأیید انتخابات توسط شورای نگهبان، اخلاق را باختند و ضرورت دارد که هرچه زودتر استاد اخلاق!!؟ هم از درگاه خداوند متعال و هم از پیشگاه مردم غیور و مؤمن بویراحمد استغفار نماید و گرنه بزرگترین امتیاز شخصیتی خود را از دست رفته خواهد دید و مردم بویراحمد، «ستار» را دیگر هدایت گر خود نخواهند دانست و می بایست در دیدگاه مردم بویراحمد، همیشه «ستّار» بماند و خود وی نیز بیشتر از همیشه «خواهانِ هدایت» باشد.
6-پیام بعدی این انتخابات این بود که مشخص گردید، جریان اصلاحات در این حوزه فاقد یک انسجام تشکیلاتی و سازمانی می باشد و سید باقر موسوی نتوانسته و نخواهد توانست نقش پدری و رهبری را برای این جریات ایفاء نماید و با این انشقاق می توان شکست های بعدی را نیز برای این جریان، پیش بینی نمود.
7-پیام بعدی این است که به نظر می رسد که سید باقر موسوی دچار غرور کاذبی گشته که این موضوع باعث می شود که هر روز یاران و همفکرانش از وی دوری گزینند؛ چرا که وی پس از گذشت 4 دوره از مجلس ششم به هیچ وجه حاضر نیست شخص دیگری را در قامت نمایندگی مجلس از جریان اصلاحات در این حوزه ببیند و می خواهد به تنهایی چهرۀ ماندگار این جریان باشد غافل از اینکه این موضوع در دراز مدت نتیجۀ عکس خواهد داد.
8-نکتۀ بعدی این است که علیرغم افزایش 12 هزارنفری آراء محمد بهرامی نسبت به دور قبل، هیچگاه اصلاح طلبان واقعی وی را یک اصلاحاتی واقعی و تمام عیار و خودی نمی دانند و قطعاً وی برای حل این موضوع می بایست چاره ای دیگر بیندیشد و صرفاً عکس انداختن با بزرگان اصلاحات و یا رئیس ستاد آن ها شدن به تنهایی برای جذب آراء اصلاح طلبان بویراحمد کافی نمی باشد گرچه بخش عمده ای از آراء وی متعلق به اصلاح طلبان بود.
9-نکتۀ بعدی این است که کسب آراء 874/37 نفری توسط مهدی روشنفکر، نشان می دهد که در صورت عدم حضور وی، این آراء تقرباً بین آقایان هدایت خواه و زارعی تقسیم می شدند و این آراء بیشتر یک آراء قومیتی و متعلق به بویراحمد پایین می باشند که روشنفکر را فرزند خود دانسته و به وی رأی دادند و این آراء نشان می دهد که در صورت انجام یکسری اقدامات توسط روشنفکر، می توان وی را یک نمایندۀ بالقوه ای دانست که شاید در سال های نه چندان دوری وی را در قامت نمایندۀ مجلس ببینیم.
10-غلام محمد زارعی در انتخابات مجلس نهم 087/80 رأی کسب کرده بود در انتخابات مجلس دهم با یک سقوط آزاد، آراء وی به 816/48 رأی تقلیل یافت که می توان این ریزش شدید آراء را به 2 دلیل دانست: الف: حضور مهدی روشنفکر که بیشتر آراء ایل بزرگ تامرادی را از زارعی کسر و به خود اختصاص داده بود. و ب: هجمه های شدید تبلیغاتی توسط آقای هدایت خواه و دوستان وی که با مطرح کردن تخدیش عزت بویراحمد به لحاظ عملکرد وی، ضربات سنگینی را به زارعی وارد کرده بودند و زارعی توانست با گماردن دکتر نظری به سمت فرماندار بویراحمد که هم نسبت سببی و هم نسبت نسبی با سید باقر موسوی دارد و با جذب برخی از اصلاح طلبان به خصوص نزدیکان سید باقر و همچنین همسویی با دولت خصوصاً مسألۀ برجام، توانست تعدادی از آراء اصلاح طلبان را به سوی خود جذب نماید. لذا می توان گفت اگر این تدابیر زارعی نبود چه بسا کار برای زارعی تمام شده بود.
11-پیام بعدی این است که آراء کسب شده توسط زارعی، اعتماد به نفس وی را کاهش داده و همچنین وجود دو نمایندۀ دیگر از حوزه های استان که یکی سیّاس و زیرک و دیگری پر انرژی و بانگیزه و غیر قابل پیش بینی می باشد، کار را برای غلام بویراحمد سخت خواهد کرد و می بایست علاوه بر رقابت و تمرکز بر حوزۀ انتخابیه انرژی فراوانی را برای عقب نماندن از دو همکار توانمند خود به کار گیرد، ضمن این که سنگینی سایۀ وکیلی را نیز بر روی سر خود احساس می کند.
در پایان می توان گفت که مطالب در این خصوص زیاد می باشد ولی نگارنده، به فراخور حوصلۀ مخاطبان سعی در نهیت ایجاز داشته و اعتقاد دارد که برندۀ اصلی انتخابات در این حوزه، مردم نجیب و شریف بویراحمد و دنا می باشند که با تأیید انتخابات این حوزه، مشخص گردید که وصله های ناجور به آنان و فرزندانشان در مناصب اداری و اجرایی نمی چسپد و بازندۀ اصلی انتخابات نیز اول ستار هدایتخواه می باشد که هم اخلاق را باخت و هم نتیجۀ انتخابات را؛ چرا که همۀ نقاط قوّت خود را تبدیل به نقاط ضعف خود کرد و مهمترین اتهام خود را که پرونده سازی برای دیگران بود را عملاً ثابت نمود که حتی می تواند برای بخش عمده ای از مردم نیز پرونده سازی نماید و دوم نیز سید باقر موسوی بود که موارد بسیاری را در این دوره از دست داد.
جواد فروغی فر (دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی)