مدیریت شهر چیزی شبیه معجزه!
حال به نظر شما در این شهری که هر سال با انبوهی از جمعیت مهاجر مواجه است ، چرخاندن امور آن با این نوع مدیریت دستگاه ها چیزی شبیه معجزه نیست؟
کد خبر: ۵۳۲۱۲۷
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۶ - ۲۳:۱۱ 03 December 2017
چرخش امور شهر در برخی مناطق بیشتر به یک معجزه شباهت دارد ! تا بر روالی سیستماتیک و قانونی ! که در این زمینه حواله کردن مشکلات به دیگران یا بلایای طبیعی یا عدم همکاری مردم ، به یک نوجیه همیشگی و قابل پذیرش تبدیل شده است!
شهر یاسوج از جمله شهرهایی است که مدیریت آن در بیشتر زمینه ها مشخص نیست بر چه اساسی است ! و معلوم نیست جایگاه قانون در آن کجاست !؟ انتصابات ، مدیریت ، اعمال قانون ، صدور مجوزها ، توجه به حقوق شهروندی و ... ، همه بر نوعی قوانین نانوشته کدخدامنشی و طایفه گرایی استوار است!
پرده اول : رگبار گلوله در شهر !
چند روز پیش در رسانه ها اعلام شد ، نوجوان 14 ساله ای در شهرستان بهمئی بر اثر تیراندازی در یک عروسی به کام مرگ فرور رفت و عروسی را هم به عزا تبدیل کرد.
در اکثر نقاط استان کهگیلویه و بویراحمد ، در خصوص استفاده از سلاح ، یا مردم قوانین را نمی دانند و یا اینکه مطمئن هستند ، قانون به آن سختی که نوشته شده است ، اجرا نمی شود ! به همین خاطر شما در عروسی ها و حتی در عزاداری ها می بینید که از انواع و اقسام سلاح (مجاز و غیر مجاز) استفاده می شود.
در میان مردم ما مرسوم است که خروج از ماه "صفر" به معنی خروج از ماه های عزاست و زمان راه اندازی شادی و انجام مراسمات عروسی است ، اما متاسفانه در کهگیلویه و بویراحمد ، بر اثر برخی بی مسئولیتی ها هر لحظه احتمال تبدیل شدن شادی به عزا وجود دارد کما اینکه تاکنون کم کشته و مجروح در تیراندازی عروسی ها ثبت نشده است!
این روزها و شب ها خصوصا در روزهای تعطیل و یا مناسبتی ، کاروان های عروسی به راه می افتد و پس از رسیدن به منزل عروس یا داماد صدای رگبار گلوله به گوش می رسد که احساس می شود در یک منطقه جنگی قرار دارید!
چند روز پیش در شهر یاسوج صدای رگبار گلوله به گوش می رسید که البته اول فکر می کردیم اتفاق ناگواری رخ داده و خدای ناکرده درگیری شده است چرا که بر این باوریم که مسئولان در خصوص حمل سلاح و تیراندازی در مراسمات گذشت و احیانا کم کاری ندارند اما لحظاتی بعد با شنیدن صدای شادی مردم متوجه شدیم که این صداهای تیراندازی همان نقض قانون در ملا عام است چرا که می دانند ، برخوردی نخواهد شد یا اینکه از برخوردها عبرتی نمی گیرند!
با خود فکر کردم ، حیف شد آن پسر نوجوان 14 ساله بهمئی که بر اثر یک رسم غلط جان خود را از دست داد و شرمندگی مادام العمری که گریبان دو خانواده را گرفت !
پرده دوم : اینترنت قطع شد
با خود گفتم خبرنگاری هست و وظیفه ای که باید به بیان مشکلات پرداخت ! به سراغ رایانه رفتم و قصد تهیه گزارش انتقادی از موضوع تیراندازی های آزار دهنده را داشتم که اینترنت قطع شد! با اپراتور شرکت پشتیبانی اینترنت که بیشتر انحصاری به نظر می رسد ، تماس گرفتم و گفتم که اینترنت ما قطع هست . پشت خط توضیحاتی داد و گفت اینجا در پروفایل شما یک خطا نمایش داده می شود که الان بر طرف می کنیم و مشکل حل می شود ، خطا را به قول خودشون رفع کردند و اینترنت لحظه ای وصل شد و باز هم قطع شد !
فردا صبح دوباره رفتم سراغ رایانه ، همان مشکل دوباره بود ! باز با شرکت پشتیبانی تماس گرفتم ، گفت سیستم شما دو تا خطا نشان می دهد ! گفت که الان برطرف میشه ، خلاصه اینکه از پشت گوشی از من خواست به تنظیمات " مودم" گوشی بروم و وی هم توضیح دهد تا تنظیمات مودم را انجام دهم!
پرده سوم :وارد تنظیمات شدم اما برق قطع شد!
این اتفاقات بسیار عادی و روزمره شده است ، و بر این مشکلات ، دیگر مشکلاتی مانند سد معبر در خیابان ها ، پیاده روها ، فرهنگ عجیب رانندگی ، مشکلات آب و برق و تلفن و و و...که فقط در شهر یاسوج با این شدت به چشم می خورد را اضافه کنید ! حال به نظر شما در این شهری که هر سال با انبوهی از جمعیت مهاجر مواجه است ، چرخاندن امور آن با این نوع مدیریت دستگاه ها چیزی شبیه معجزه نیست؟ 
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۱۲
مدیریت استان کلا عجیبه! یاسوج که ول معطله
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار